باسمه تعالی

این روزها حرف درباره به پایان رسیدن دوران و آخرالزمان زیاد شنیده میشود و حتی تاریخ های مشخصی را هم ذکر میکنند. یکی از این تاریخ ها روز 21 دسامبر 2012 است. اگر چنین حرف هایی فقط از طرف چند نفر معدود زده میشد، قطعا قابل اعتنا نبود. اما وقتی در چنین حجمی درباره آن تبلیغ میشود و حتی سیاستمداران دنیا به چنین باورهایی دامن میزنند، لازم است که درباره انگیزه های آن و عواقب آن بحث شود.

مشهور است که بر اساس تقویم قوم مایا روز 21 دسامبر 2012 دوران جدیدی از تاریخ شروع خواهد شد و دوران قبلی به پایان خواهد رسید. بنابراین بهتر است اول درباره این قوم و تقویم آن شرح دهم:

تمدن مایا Maya در مناطق جنوب مکزیک ، گواتمالا و برزیل بین قرن 3 و 10 بعد از میلاد به شکوفایی رسیده بود، اما به دلایل ناشناخته ای تمدن آنها حدود  سال 1200 بعد از میلاد ازبین رفت. وقتی ماجراجویان اسپانیایی به آن مناطق رسیدند، بازماندگان مایا هنوز در آن مناطق پیدا میشدند و به زبان آنها حرف میزدند در حالی که هیچ چیزی از سابقه تمدن خود و شهرهای قدیم خود نمی دانستند.

ظاهرا آنچه بر سر آنها آمده این بوده که عقاید شیطانی در بین آنها رسوخ کرده بود. شیطان به عنوان دشمن قسم خورده بشر، هر کجا توانسته قومی را فریب دهد، به انحا مختلف آنها را به قربانی کردن انسان واداشته است. بعضی وقتها جوامع مختلف به خاطر فریب شیطان، با هم دیگر به جنگ و خون ریزی پرداخته اند و باعث نابودی همدیگر شده اند. اما شکل این قربانی در مورد تمدن پیشرفته ای مثل مایاها متفاوت بود و این تمدن بدون داشتن دشمن خارجی و بدون هیچ دلیل موجه آن قدر قربانی انسان در جامعه خود را ادامه دادند که نابود شدند.

در دوره معاصر نیز با گسترش افکار شیطانی خطرهای زیادی جوامع بشری را تهدید میکند. منتها در این دوره تنوع خطرات و پیچیدگی آنها با دوره های قبل قابل قیاس نیست. علاوه بر خطر جنگ و خون ریزی، جوامع بشری معاصر در معرض تهدید گسترش تعمدی بیماری های واگیردار، از بین بردن نسل به اسم کنترل جمعیت، دستکاری های ژنتیک در غلات و حشرات، پخش مواد سمی و رادیواکتیو که در نهایت ادامه نسل بشر را تهدید میکند، و تهدیدات متنوع دیگر هستند. اگر در قدیم گسترش افکار شیطانی فقط باعث نابودی یک جامعه و یا یکی دو جامعه همسایه آن میشد، در دوره جدید این قربانی انسان تا جایی ادامه خواهد یافت که اثری از بشر در زمین باقی نماند. مگر اینکه با تکیه بر وحی الهی، پوچ بودن وعده های شیطان برای همه روشن شود و از گسترش چنین عقایدی جلوگیری شود.

در سال 1562 کشیشی بنام Landa که در ماموریتی مذهبی به سرزمین مایا رفته بود، مشاهده میکند که در غارهای مایا آثار قربانی کردن انسان و بت پرستی وجود دارد. آثار بجا مانده نشان از حجم زیاد قربانی انسان داشت، بطوریکه کشیش مذکور به هراس افتاده و دستور میدهد حدود 5000 بت و نوشته های باقیمانده از آنها را بسوزانند. علیرغم این کار او، اکثر دانسته های امروز بشری در مورد قوم مایا مرهون اثر بجا مانده از ایشان به نام Relación de las cosas de Yucatán (1566) است. زیرا توضیحات ایشان منجر به روش کشف رمز نوشته های هیروگلیف معدود بجا مانده شد.

بعضی از قصرها و معابد و هرم های مایا، تا قرن 18 که ماجراجویان در جنگل های بارانی گواتمالا به آن برخورد کردند، کشف نشده بود و هیچ اطلاعی از وجود چنین میراثی نبود. هر چند که قوم مایا بسیاری از مدارک خود را بر روی هیروگلیف نگهداری میکردند، بعضی از نوشته های آنها مانند اطلاعات نجوم و تقویم بر روی سنگ حک شده است.

یکی از کتابهای بجا مانده از مایاها که به نام Dresden Codex معروف است ، در سال 1880 کشف رمز شد و معلوم شد که حاوی اطلاعات نجوم و تقاویم است. در آن کتاب طول دقیق سال 365.2420 روز حساب شده بود که بسیار از تقویم میلادی که صدها سال بعد از مایاها اختراع شد دقیق تر بود. در این کتاب راجع به مسیر حرکت سیاره های منظومه شمسی و روزهای اعتدال روز وشب در سال اطلاعات کاملی وجود داشت.

مایاها سه تقویم داشتند که بطور همزمان هر کدام را برای منظور خاصی استفاده میکردند:

تقویم مراسم مذهبی که آنرا Tzolkin نامیده اند. این تقویم از13 ماه که هر ماه 20 روز دارد تشکیل شده بود و هر روز ماه نامی بخصوص داشت. مثلا 5-Chikchan یعنی روز Chikchan از ماه 5. بعد از 260 روز سال جدید به همان روال شروع میشد.

تقویم دیگر که شمسی بود و بیشتر بمنظور کشاورزی استفاده میشد بنام Haab بود. این تقویم شامل 18 ماه 20 روزه بود و پنج روز باقیمانده روزهای بدشگون حساب میشد.

تقویم سوم به نام long count معروف است که شماره روزهای کل دوران تاریخی را از اول نگاه میداشت. Kin همان روز به عنوان واحد مبنا است:

unial........1 unial = 20 kin = 20 days

tun..........1 tun = 18 unial = 360 days = approx. 1 year

katun.......1 katun = 20 tun = 7,200 days = approx. 20 years

baktun.....1 baktun = 20 katun = 144,000 days = approx. 394 years

عدد صفر برای مایاها شناخته شده بوده است وهر عدد فوق از صفر تا حداکثر 19 میتوانسته باشد. در نوشتن تاریخ واحد بزرگتر سمت چپ و روز در سمت راست نوشته میشد.

تقویم Tzolkin و Haab همزمان پیش میرفتند و هر 52 سال یکبار روزهای اول سال آنها بر هم منطبق میشد. چنین روزی برای مایاها مقدس بود و باور داشتند که خدایانشان در چنین روزی تصمیم میگیرند آیا 52 سال دیگر به کل بشر امکان زندگی بدهند یا نه.

وقتی مایاها میخواستند تاریخ روزی را بیان کنند ، تاریخ آنرا برحسب هر سه تقویم ذکر میکردند. به عنوان مثال میتوانست تاریخ یک روز چنین باشد:

12.18.16.2.6

3 Cimi

4 Zotz

4 Zotz براساس تقویم Haab بوده و 3 Cimi از تقویم Tzolkin است. بقیه اعداد بیان کننده شماره روز بر اساس تقویم شمارش بزرگ بودند و تاریخ فوق روز ششم از baktun دوازدهم، katun هجدهم، tun شانزدهم و unial دوم است.

دوران معاصر تاریخی در روز 0.0.0.0.0, 4 Ahau 8 Cumku که همان 13 آگوست سال 3114 قبل میلاد مسیح است، شروع شده و در 21 دسامبر سال 2012 نیز 13.0.0.0.0 میشود. البته در هیچ کجای منابع مایایی صحبت از پایان جهان و یا پیشگویی درباره جنگ آخرالزمان و یا حتی زلزله های بزرگ نیست، فقط حداکثر در صورت صحت منابع مایایی و همچنین برداشت محققین از آن منابع، در این روز یک دوره جدید گاه شماری شروع میشود.

اما چرا این تقویم مبنای القای تفکرات آخرالزمانی و ترس در بین مردم شده، بطور مجزا قابل بررسی است.

حرکت نظم نوین جهانی که به غلط صفت نوین گرفته و همان نظم کهن نمرود و سمیرامیس است، توسط شیطان و ایادی او ایجاد شده است. قصد اصلی جریان اعتقادی پشت این حرکت، از بین بردن ادیان توحیدی و کلمه توحیدبوده و برای اینکه ساده تر به هدف خود برسند، سیاست های ذیل را پیش گرفته اند:

اول تنوع موجود در ملت ها و فرهنگ ها و زبان های مختلف را کم کنند.

دوم الگوی دولت-ملت را از بین برده تا مردم کشورهای مختلف احساس هویت مجزا که به تنهایی و جدا از بقیه دنیا قابل ادامه باشد، نکنند.

سوم کشورها را به قسمت های کوچکتر تقسیم کنند تا هر قسمت خود را وابسته به نظم نوین ببیند و توان سرپیچی از دستورات را نداشته باشد.

چهارم برای از بین بردن روحیه مقاومت و غرور مردم سعی در این دارند که گردش اقتصادی تمام کشورهای دنیا را به هم بریزند. بسیاری از اخبار بد اقتصادی که اکنون از گوشه و کنار جهان به گوش میرسد، نمیتواند چیزی جز خرابکاری عمدی باشد. مثلا در بیشتر کشورهای اروپایی از جمله یونان و اسپانیا و پرتغال، هیچ اتفاق ناگواری که غیر قابل پیش بینی باشد، در سالهای اخیر رخ نداده است و قاعدتا برنامه ریزان میتوانستند چنین روزهایی را پیش بینی کرده و برای آن آماده شوند.

پنجم در نتیجه جنگ های مهلک توانی برای هیچ ملتی باقی نماند تا از هویت خود دفاع کند و همه در حالی که از نظر روانی کاملا تخلیه شده اند، آماده پذیرش دین آنها باشند.

ششم طرفداران ادیان توحیدی را تا حد ممکن از بین ببرند تا قدرت مقاومت در بین باقی ماندگان نماند و با القای عقاید ضاله به نحوی عقاید آنها را استحاله کنند که دیگر صبغه توحیدی نداشته باشد.

هفتم با القای این تصور که موجودات فرازمینی بطور مداوم مشغول رفت و آمد به زمین هستند، آنها را در بوجود آمدن و گسترش حیات در زمین، موثر معرفی کنند و روایت مذهبی از خلقت را بدین وسیله انکار کرده و ذهن بشر را آماده پذیرش افکار شیطانی کنند.

پیشرفت تکنولوژی های ارتباطی و اینترنت، هرچند بطور اصولی مفید و مبارک است، مورد سوء استفاده این گروه های شیطانی قرار گرفته و چنین به مردم القا میشود که با گسترش ارتباطات، دهکده ای جهانی در حال شکل گرفتن است که در آن باید همه مردم فرهنگی واحد و اعتقادی واحد داشته باشند و آماده از دست دادن زبان ودین و فرهنگ خود باشند.

اگر اخباری که در سالهای اخیر از کانال های رسمی و غیر رسمی پخش میشود را دنبال کرده باشید، همیشه اخباری را خواهید یافت که بدون وقفه آدم را نسبت به آینده نگران و مضطرب نگاه دارد. در آستانه تغییر هزاره شایعه Y2K را دامن زدند که چنین به مردم القا شده بود که با تحویل سال میلادی 2000، تمام کامپیوترها از کار خواهد افتاد و هواپیماها سقوط خواهد کرد. در حالی که چنین اتفاقی نیافتاد. از آن تاریخ تا کنون، شخصا هفته ای را سراغ ندارم که در آن شایعه ای درباره زمان پایان جهان، احتمال قحطی در جهان، وجود یک ویروس خطرناک که همه دنیا را میتواند از بین ببرد، ویا شایعات جنگ، به گوش نرسیده باشد. بسیاری از این خبرها از طرف افرادی که بظاهر مخالف نظم نوین جهانی هستند، پخش میشود، و ظاهرا چنین بنظر می آید که آنها از آزادی بیان کافی برخوردار هستند تا مخالفت خود را ابراز کنند. اما در اصل چنین افرادی توسط عمال نظم نوین جهانی به کار گرفته شده اند تا مردم دنیا را در یک حالت نگرانی دائمی نگاه دارند و بتدریج دامنه این نگرانی ها زیاد خواهد شد تا جایی که افراد هیچ مقاومتی از خود در برابر از دست دادن عقاید و هویت خود نکنند.

اگر القای چنین نگرانی هایی فقط توسط افراد غیر معتبر و شایعه پردازان انجام میشد، قابل صرفنظر بود. اما بسیاری از آنها توسط ارگان های دولتی رسمی انجام میشود. مثلا سال گذشته سازمان مدیریت امور اضطراری آمریکا هشدار رسمی درباره گسترش یک بیماری که منجر به آدم خور شدن تمام مردم میشود، داده و روش های مقابله با آن را آموزش میداد. چنین خطری در بسیاری از فیلم های سینمایی و تلویزیونی اخیر باعث نگرانی مردم شده بود، اما هشدار یک ارگان رسمی فدرال چیز دیگری است.

در مورد 21 دسامبر 2012 و اتفاقاتی که ممکن است بیافتد، نیز سالها است که حرف های زیادی شنیده میشود. اما اینکه نخست وزیر استرالیا جولیا گیلارد در یک پیام ویدئویی آنرا به عنوان پایان جهان اعلام کند، قطعا باعث نگرانی بیشتر مردم میشود. در چند مقاله قبل در مورد میزان وابستگی این فرد به گروه های شیطانی مطلبی را نوشته بودم. اگر امکان مشاهده کلیپ های یوتیوب را ندارید، میتوانید این کلیپ را از اینجا دانلود کنید.

از اینکه گروه های شیطانی چه برنامه ای را برای این روز درنظر گرفته اند، خبری موثقی ندارم، اما میدانم که خود آنها هم نمی دانند چقدر در اجرای این برنامه ها موفق خواهند شد. احتمال زیاد وجود دارد که هیچ اتفاقی نیافتد، اما حداقل دستاوردی که این گروه های شیطانی از این کار داشته اند، این است که همه مردم را در یک حالت نگرانی دائم از آینده نگاه داشته اند که به تدریج منجر به خستگی شدید روانی و تخلیه روحی میشود و در نهایت همراه با فشارهای اقتصادی و احتمالا ناامنی در اثر جنگ، باعث میشود افراد آماده قبول هر چیزی که بتواند آرامش و امنیت را به آنها بازگرداند، بشوند.

اگر این گروه های شیطانی موفق نشوند در آینده نزدیک کاری کنند که استقرار نهایی و کامل نظم نوین را تکمیل کنند، تاریخ دیگری را هدف قرار خواهند داد و آن تاریخ احتمالا سال 2018 خواهد بود. مبنای آن هم این است که اسرائیل در می سال 1948 رسما تشکیل شده و تا آن تاریخ 70 سال از سرگردانی این ملت بدون بازسازی معبد خود خواهد گذشت. در این تاریخ دوران 70 ساله تنبیه یهود به پایان خواهد رسید و بنابراین یهودی ها با تخریب بیت المقدس و قبه الصخره، معبدی را که بتوانند در آن قربانی کنند، برپا خواهند کرد. چنین تاریخی قبلا در فیلم های هالیوودی مثل ترمیناتور ذکر شده است. در این فیلم این تاریخ به عنوان Judgement Day یا روز جزا معرفی شده که در آن شکل کنونی تمدن بشری از بین خواهد رفت.

آنچه به عنوان جمع بندی میتوانم عرض کنم این است که هر آنچه گروه های شیطانی برنامه ریزی کنند و آرزو داشته باشند، لزوما محقق نخواهد شد و دست خدا بالای دست همه مخلوقات هست. آنچه که ما میتوانیم انجام دهیم این است که دعا کنیم که نقشه های آنها نقش بر آب شود. از طرفی دیگر اطلاع رسانی از نقشه های آنها، اگر به قصد ایجاد هراس نبوده و به منظور ایجاد آمادگی در مردم برای مقابله با آنها باشد، میتواند مفید باشد.