باسمه تعالی

چند ماه پیش که به ایران سفر کردم، چند بار اتفاق افتاد که وقت نماز برای انجام فریضه نمازبه مسجدی که نزدیک بود، بروم. آن چه که در این مساجد قابل توجه بود، تعداد چشم گیر افرادی بود که فریضه نماز را نشسته روی صندلی به جای می آوردند. در بعضی از مساجد حتی به نظر می آمد که تا یک چهارم افراد به این روش نماز بخوانند. جالب تر این که در بین افراد مسن تری که با آنها برخورد داشتم و به مسجد نمی رفتند، به ندرت کسی را میشد یافت که به روش صحیح نماز بخواند.

چندین سال پیش که مشکل دیسک کمر داشتم، به توصیه پزشک چند روز نماز خود را نشسته خواندم. تجربه شخصی من این بود که این کار فشاری را که میتواند بین همه مهره های کمر تقسیم شود، محدود به مهره های گردن می کند و بیشتر باعث درد در آن ناحیه میشود، مگر اینکه آدم از خیر سجده کردن بگذرد. به این جمع بندی رسیدم که پزشکانی که نشسته خواندن نماز را توصیه می کنند، احتمالا در تمام طول عمر خود نه تجربه خواندن نماز نشسته و نه ایستاده را دارند.

میزان ابتلا به بیماری های زانو و کمر در بین ایرانی ها نباید خیلی متفاوت از کشورهای دیگر باشد. بنابراین میزان کسانی که مجبورند نماز خود را نشسته بخوانند، نباید از متوسط دنیا تفاوت چندانی داشته باشد. در حالی که خواندن نماز جماعت به صورت نشسته در مساجد دیگر دنیا به ندرت مشاهده میشود و افرادی بسیار مسن قادر هستند که فریضه نماز را به راحتی به جای آورند.

نکته دیگر این که تفاوت نمی کند که مشکل کمر داشته باشید و یا زانو درد، یا درد قوزک پا، و یا حتی سردردی که در آن احتمال فشار به رگ های مغز باشد؛ در همه این موارد بعضی پزشکان ایران توصیه به نشسته خواندن نماز می کنند، که خود نشانه این است که چنین توصیه هایی به پشتوانه تحقیقات علمی نمی تواند باشد.

آنچه برای من جالب توجه است، این است که هیچ کس از پزشکان ایرانی سئوال نمی کند بر اساس چه تحقیق و مطالعه ای چنین توصیه هایی را انجام می دهند، در حالی که انتظار می رفت علاوه بر این، در بررسی میزان اعتبار تحقیقات آنها ازگروه های مستقل و بی طرف علمی حتی در دیگر کشورهای اسلامی کمک بگیرند. آنها که با سابقه تحقیقات پزشکی کم و بیش آشنا هستند، می دانند که درباره هر یک از چنین توصیه های پزشکی چقدر بحث و اختلاف نظر وجود دارد. مثلا برای دهها سال توصیه پزشکان برای کسانی که مشکلات حاد دیسک کمر داشتند، این بود که مدتی را به استراحت مطلق بپردازند. اما تحقیقات بیشتر نشان داد که استراحت مطلق بی فایده است. دلیل آن هم این است که مهره های کمر و عضله های مرتبط برای تغذیه و حفظ آمادگی خود، نیاز به حرکت و تمرین دارند و استراحت مطلق به تخریب آنها کمک می کند. همین مطلب در نشسته خواندن نماز نیز صادق است. کافی است یک ماه نشسته نماز بخوانید و زانوهای خود را تمرین ندهید، تا دریابید که زانوهای شما دیگر توان انجام یک نشست و برخاست ساده را ندارند.

اگر شما در حرفه پزشکی نباشید و از یک پزشک درباره علت و یا مرجع دستورات پزشکی او سئوال کنید، بعید است که جوابی دریافت کنید، چون بهانه آنها معمولا این است که افراد خارج از حرفه، توان درک و یا بررسی آن را ندارند. زیر سئوال بردن چنین توصیه هایی هم معمولا به متهم شدن به تعصبات غیر علمی و عوامی گری منجر میشود. البته مختصری اطلاعات و تجربه از تاریخ پزشکی به آدم کمک می کند که چنین برخوردهایی را جدی نگیرد و متاثر نشود.

این مطلب را فقط به عنوان نمونه عرض می کنم که در سالهای اخیر تبلیغات فراوانی درباره مضرات توالت ایرانی شد و پزشکان ایرانی درباره ضرر آن و بهتر بودن توالت به اصطلاح فرنگی توصیه هایی داشتند. این تبلیغات تا به جایی در مردم ایران اثر کرده که در سفر اخیر خود به ایران خانه نوسازی را ندیدم که در آن توالت سنتی به کار رفته باشد و برداشت عموم این است که توالت فرنگی نتیجه پیشرفت های تکنولوژیک و دستاوردهای علمی غرب است. بعضی ها هم برای این که توالت فرنگی را تبلیغ کنند، مدعی شدند که آریایی های قدیم نیز از این توالت استفاده می کردند و با حمله اعراب و مغول توالت چینی که به اشتباه به توالت ایرانی معروف است، در ایران متداول شده است. البته این نکته معترضه بماند که با یک حساب سرانگشتی یافتم که حدود دو سوم این توالت ها هم رو به قبله یا پشت به قبله کار گذاشته شده اند. در حالی که اگر فرض کنیم که آرشیتکت و معمار ساختمان از این که توالت نباید رو به قبله باشد، اطلاعی نداشته باشد، باید از نظر حساب احتمالات حدود 50 درصد توالت ها اشتباه کار گذاشته شده باشد، و نه بیشتر.

حال بشنوید از داستان توالت در غرب:

این لینک فواید بی شماری را برای توالت سنتی و یا به قول ما ایرانی لیست کرده است و تغییر توالت ها در غرب به مدل به اصطلاح فرنگی را که از قرن 19 شایع شد، یک اشتباه تاریخی قلمداد می کند و لیست بلندی از بیماری هایی که به خاطر این توالت ها در جوامع غربی شایع شده را آورده است. به عنوان نمونه آمار سرطان روده بزرگ در آمریکا حدود 150000 مورد در سال بوده ولی در جوامعی که از توالت های سنتی استفاده می کنند، این آمار بسیار پایین است. در همان لینک در مورد تحقیقات دکتر سعید راد مطالبی آورده است. این دکتر حدود 10 سال پیش در تحقیق مفصلی نشان داده است که توالت ایرانی از نظر سلامتی بهتر از توالت فرنگی است. جالب این که استناد این لینک به تحقیقات دکتری ایرانی است تا از آن در اثبات ادعای خود کمک بگیرد. ایرادات توالت فرنگی تا به آن جا حساسیت در مردم ایجاد کرده که بعضی ها دست به ابداعاتی زده اند و محصولاتی را ارائه کرده اند که بتواند تا حد امکان توالت های آنها را به توالت سنتی نزدیک تر کند. این که چرا تحقیقات علمی و جدی دکتر راد و امثال او در ایران به گوش دیگران نمی رسد، خود نیز جای سئوال دارد.

حالا قیاس کنید این دو روایت مختلف از یک پدیده را. آیا انتظار دارید که در قرن 21 و عصر انفجار اطلاعات که هر پزشکی در ایران میتواند براحتی به آخرین اطلاعات روز پزشکی و آمارها دسترسی داشته باشد، تا این اندازه نظراتشان با نظرات بقیه پزشکان دنیا متفاوت باشد؟ متاسفانه اولین حربه پزشکان ایرانی حربه تجهیل است و سئوال کننده را به برخورد غیر علمی متهم می کنند و او را ناتوان در درک مطالب پزشکی می دانند و بنابراین از جواب مستند طفره می روند.

یک نگاه ساده به دلایلی که برای فواید توالت فرنگی ذکر شده است، میزان سطحی نگری در این توصیه های به اصطلاح پزشکی را نشان میدهد. مثلا ذکر شده برای افرادی که مبتلا به یبوست هستند و هر دفعه توالت رفتن آنها بیش از 5 دقیقه طول بکشد، احتمال اختلال در گردش خون و خون رسانی به مفصل زانو وجود دارد. این دلیل معتبر نیست، چون اولویت کسی که مبتلا به یبوست است، درمان یبوست است و نه تغییر توالت. اگر یبوست درمان پذیر نبود، باید روش رفتن به توالت را اصلاح کند و نگذارد که زمان آن به بیش از 5 دقیقه برسد. اگر بیماری در کوتاه مدت قابل درمان نبود، میشود از صندلی های تاشو مخصوص استفاده کرد. در وهله آخر اگر بیماری مزمن شد و چاره دیگری نبود و امید به بهبودی وجود نداشت، استفاده از توالت فرنگی  شاید قابل توصیه باشد. دلیل دیگری که ذکر شده آسیب دیدگی مفصلی بالاتر از متوسط، در ایران در مقایسه با کشورهای غربی است که به استفاده از این نوع توالت ها نسبت داده اند. این دلیل هم درست نیست. دلیل اصلی این است که به ورزش و آمادگی جسمانی در ایران کمتر توجه میشود. انجام حرکات ورزشی و نرمشی در غرب، جزو برنامه روزانه بسیاری از مردم است و خیلی ها سعی می کنند که آمادگی جسمانی خود را در سطح مقبولی نگاه دارند.

موضوع توالت را که به ظاهر ربطی به نماز نشسته یا ایستاده خواندن ندارد، از آن جهت مطرح کردم که درباره آن تحقیقات مفصل و علمی انجام شده و حتی بعضی از این تحقیقات نیز در ایران بوده است و توسط دیگران مورد استناد واقع میشود. بنابراین حداقل انتظار این است که در ایران نیز توصیه های پزشکی در این رابطه براساس تحقیقات باشد و مستندات این توصیه ها قابل ارائه باشد، در حالی که چنین نیست. درباره فواید نشسته خواندن نماز، و بهتر بودن یا نبودن آن که اساسا تحقیقات علمی و معتبر و مستقلی انجام نشده است که بر اساس آن بتوان به بهتر بودن یکی نسبت به دیگری حکم داد. حتی بعید می دانم اکثر پزشکانی که چنین توصیه هایی را می کنند، خود تجربه شخصی از هر دو روش خواندن نماز داشته باشند تا بتوانند آنرا حداقل به عنوان تجربه شخصی توصیه کنند. پس به چه مجوزی پزشکان به خود اجازه می دهند چنین توصیه ای را انجام دهند و بخش عمده ای از جامعه را از انجام صحیح عبادات خود محروم کنند؟

بطور قطع توقعی جز این ندارم که با ارائه این مطلب به بعضی از این پزشکان، به عوام گرایی و توهم توطئه و امثالهم متهم شوم. اما خواننده این متن را دعوت می کنم قبل از انجام چنین توصیه های پزشکی آن را بیشتر بررسی کرده و درباره آن دقت و تحقیق کند.