باسمه تعالی

دهه های زیادی است که درباره وقوع جنگ جهانی سوم بحث میشود. افراد مسنی را میتوانید بیابید که ادعا میکنند بخشی از جوانی خود را صرف این احتمال کرده‌اند و هیچ‌وقت این احتمال به واقعیت تبدیل نشد. بعد نتیجه میگیرند پس هیچ‌وقت دیگر نیز چنین اتفاقی رخ نخواهد داد. این نوع استدلال را استقراء میگویند و نمیشود با آن برهان اقامه کرد. اگر تا بحال دنیا گرفتار جنگ جهانی نشده، باید خدا را شکر کنیم که آتش فتنه را، به کرّات خاموش کرده است.

نتیجه‌گیری درباره احتمال وقوع جنگ، براساس شواهدی است؛ و این شواهد قابل ارائه و بعضا قابل راستی‌آزمایی. در مورد صحت و سقم هر کدام از آن‌ها نیز می‌شود جستجو کرد و در نهایت برآورد بهتری از میزان احتمال این رخداد داشت. بنابراین یک بار دیگر باید همه اخباری که بر اساس آن می‌شود احتمال شروع جنگی بزرگ را داد، مرور کنیم؛ تا مشخص شود آیا در نظر گرفتن این احتمال و برنامه‌ریزی برای آن توجیه پذیر است یا نه. در اینجا فقط اصل اخبار را مرور میکنم، چون ارائه یک گزارش جامع با ذکر همه منابع، تحقیق مفصلی خواهد شد و شخصاً وقت چنین کاری را ندارم. اما کلید واژه‌ها امکان جستجو درباره هر کدام از موضوعات را خواهد داد.

اول:

اختلافات داخلی آمریکا بین جناح راست و بخشی از جناح چپ، که راست‌ها آن را Deep State میخوانند و رهبر آن هیلاری کلینتون است، به مرحله برخورد مستقیم رسیده است. قبلاً در وبلاگ اخبار خرابکاری‌ها، مانند هدف قرار دادن قطار نمایندگان راست، از ریل خارج کردن چند قطار دیگر، چندین ترور و پخش موشکهای استینگر در آمریکا برای هدف قرار دادن هواپیماهای راست‌ها، را گزارش کرده بودم. اول و دوم

در هفته‌های اخیر حادثه حمله به پایگاه هوایی Travis در کالیفرنیا و ارسال بسته‌های حاوی میکرب سیاه‌زخم یا anthrax به ۶ مرکز نظامی دیگر، که تحت فرمان ترامپ هستند، تهدید مستقیم طرفداران ترامپ در ارتش بود. ظاهراً جناح چپ گزینه ایجاد بحران‌های اجتماعی را نیز امتحان کرده است. روز ۳۰ مارس نیز دو نفر با نامهای Francho Bradley و Adrianne Jenning دستگیر شده بودند که در ماساچوست قصد پخش یک ویروس آنفلونزای ناشناخته در بین تظاهرکنندگان را داشتند.

دوم:

ترامپ زمینه‌سازی وسیعی برای دستگیری و زندانی کردن طرفداران کلینتون کرده است. آماده سازی زندان گوانتانامو، افشای تدریجی مستندات فساد اعضای جناح چپ موسوم به FISA، امضای دستورات اجرایی برای تغییر روند دادگاه‌های نظامی به منظور ایجاد زمینه محاکمه نظامی دهها هزار نفر از وابستگان به جناح چپ، و موارد بسیار دیگر، جزء این تمهیدات هستند.

سوم:

با توجه به حجم فعالیت‌های خرابکاری جناح چپ و همچنین فعالیت‌های سیاسی آن‌ها برای تضعیف ترامپ، به رهبری رابرت مولر، ترامپ به این جمع‌بندی رسیده که دیگر بیش از این نباید در قلع و قمع این شبکه تعلل کند. به همین دلیل قرار است در روزهای آینده عملیات دستگیری آن‌ها انجام شود. نظامی‌های وفادار به ترامپ فعالیت‌های سنگینی در شناسایی و زیر نظر گرفتن این شبکه داشته‌اند و منتظر فرمان شروع عملیات هستند. احتمالاً دستگیری این افراد فقط محدود به خاک آمریکا نخواهد بود و تیم‌های متعددی برای دستگیری و یا قتل آن‌ها اعزام خواهد شد. بعضی از شخصیت‌های جناح چپ، مثل اوباما، به بهانه سفر به نیوزیلند و استرالیا، از آمریکا فرار کرده‌اند تا دستگیر نشوند. بعضی از روسای شرکتهای بزرگ وابسته به جناح چپ نیز به بهانه شرکت در سمینار فرار کرده اند.

چهارم:

جمع‌بندی جناح چپ این بوده که امکان موفقیت یک کودتای مستقیم پایین است. چون افراد زیادی در سازمان‌های اطلاعاتی و نظامی هستند که عقاید شیطان‌پرستانه کلینتون و شبکه تحت فرمانش را مخالف ارزش‌های ملی خود می‌بینند و حاضر به دفاع از ترامپ هستند. بنابراین آخرین گزینه آن‌ها این است که با کمک متحدین انگلیسی و اروپایی خود، جنگ جهانی را کلید بزنند تا در زمانی که نظامی‌ها درگیر دفاع از کشور هستند و فرصت درگیر شدن در جنگ داخلی را ندارند، با یک کودتای بی‌سرو صدا، ترامپ را ترور کنند و طرفدارانش را حذف.

پنجم:

وابستگان به جناح کلینتون در سوریه، از جمله ژنرال Votel، و شاخه‌هایی از سازمان سیا، ماموریت داشتند که کاری کنند که سوریه به محل جنگ بین آمریکا و روسیه تبدیل شود؛ تا تمام ظرفیت تیم ترامپ صرف حل مسائل خارجی بشود. به علاوه شکست ترامپ در صحنه سوریه، باعث شود که حمایت مردم آمریکا را از دست بدهد. سال گذشته در جریان حمله به پایگاه هوایی شعیرات ترامپ دریافت که میدان سوریه جایی برای غنیمت گرفتن و کسب افتخار نیست. بنابراین دیگر هوس حمله به سوریه نکرد. تمام فعالیت‌های آمریکا در سوریه از آن زمان توسط عوامل جناح چپ، که مستقلا عمل میکردند، بوده است. در این مدت چندین بار ترامپ اعلام کرد که از سوریه خارج خواهد شد و حتی بعضی گروه‌های سوری را تروریست اعلام کردند تا بهانه‌ای باشد برای دستگیری فرماندهان نظامی آمریکایی که به آن‌ها سلاح میفرستند. اخیراً نیز، درست در زمانی که کشتی لیبرتی مشغول پیاده کردن تجهیزات سنگین نظامی آمریکا در بندر عقبه بود، ترامپ اعلام کرد که نظامی‌ها باید به زودی از سوریه خارج شوند. به علاوه او به اصطلاح کمک ۲۰۰ میلیون دلاری به سوریه را لغو کرد. چون مشخصاً این پول را سیا خرج تجهیز گروه‌های معارض سوری میکرد تا زمینه درگیری با روسیه را ایجاد کنند. هر دوی این کارها برای این بود که به همه اعلام کند که نظامی‌های مستقر در سوریه برخلاف دستور مستقیم رئیس جمهور عمل میکنند و شورشی حساب میشوند.

ششم:

خبرهای متعددی از کمک پوتین به ترامپ پخش شد، تا بتواند برنده این نزاع باشد. بعضی از این کمکها اطلاعاتی بود، تا جناح چپ موفق به ترور او و یا شروع جنگ نشود. بعضی دیگر هم کمک در حل مسائل بین‌المللی بود. مثلاً پوتین قول داده که خط لوله نفتی، به نام صلح، ایجاد کند که نیاز انرژی کره شمالی و جنوبی را تأمین کند، و به این واسطه کیم‌جونگ‌اون را ترغیب به پذیرش خلع سلاح هسته ای کند. موفقیت ترامپ در حل مسائل بغرنج جهانی قطعاً به وجهه او در داخل کمک خواهد کرد.

هفتم:

۳ سال پیش در مقاله‌ای با عنوان «دانستید چرا جنگ جهانی سوم در چند روز گذشته رخ نداد؟» درباره تلاش انگلیس به حمله پیش‌دستانه به روسیه نوشته بودم. حدود یک سال و نیم پیش نیز نقلی از پوتین شنیدم با این مضمون که «I Will Defeat The Illuminati» بعضی‌ها این گروه را تخیلی معرفی میکنند و این ایده توسط فیلم‌های هالیوودی، مثل Angels & Demons، تبلیغ شده است. ظاهراً ملکه انگلیس رهبر رسمی این گروه است و جناح چپ شیطانی آمریکا نیز، سرسپردگان همین گروه هستند. مطالبی که در پست قبلی درباره رواج کودک‌آزاری در جناح چپ نوشتم، در‌واقع مراسم شیطانی این گروه است. کودک آزاری در انگلیس، به علت اینکه پایگاه اصلی این گروه شیطانی است، به مراتب بیشتر است. قبلاً در مقاله‌ای تحت عنوان «نمونه ای از کودک آزاری شیطانی درانگلیس» درباره شدت غمبار این موضوع، و قربانی کودکان در مراسم شیطانی، شواهدی آورده بودم. حمله پیش‌دستانه انگلیس به روسیه در واقع حمله گروه شیطانی ایلومیناتی به ریاست ملکه است. تسلط این گروه بر بسیاری از رهبران اروپایی، و همچنین واتیکان، و همچنین بسیاری از سازمان‌های نظامی و اطلاعاتی دنیا، جرأت این کار را به آنها داده است.

هشتم:

حرفهای زیادی از قدیم درباره وابستگی پوتین به این سازمان زده میشد. اما واقعیت مشهود این است که پوتین در حال بازسازی روم شرقی، با حمایت کلیسای ارتدکس، است. بنابراین احتیاجی به سرسپردگی به واتیکان و ایلومیناتی ندارد. همین مطلب او را در تعارض با این دو گروه قرار داده، و این‌ها هرچه در توان دارند برای از بین بردنش صرف میکنند. دلیل اینکه در جنگ بعدی، احتمال زیادی وجود دارد که روسیه انگلیس را قبل از همه هدف بگیرد، این است که ملکه و وابستگان ایلومیناتی را از بین ببرد.

نهم:

جدا از همه توافقاتی که پوتین و ترامپ در جهت تلاش مشترک برای حذف این گروه شیطانی داشته اند، روسیه نگرانی خود از حمله پیش‌دستانه انگلیس و عوامل آن را نمیتواند پنهان کند و تمام سیستم‌های دفاعی خود را فعال کرده است. خبر قرار دادن سیستم Dead Hand در حالت اتوماتیک، رزمایش موشکهای هسته‌ای در اورال، اجرای رزمایش نظامی در نزدیکی مرزهای سوئد، ارسال ناو مارشال Ustinov با موشکهای با کلاهک هسته‌ای به آبهای مجاور سوئد، و چندین حرکت دیگر، همه نشان از این دارد که روسیه تهدید را جدی دانسته و در صدد نمایش قدرت بازدارندگی خود است.

دهم:

درباره نقش اسرائیل در این صحنه باید توضیح بیشتری داده شود. اگر به اخبار روزهای اخیر توجه کرده باشید، خواهید یافت که تمام کشورهای غربی اقدام به اخراج دیپلماتهای روسی کردند، به جز اسرائیل. تمام این ماجرا توسط انگلیس هدایت میشد؛ و دلیل موافقت ترامپ با اخراج دیپلماتها این بود که از فشار سیاسی داخلی بر خود کم کند. البته بعداً روسیه را دعوت به جایگزینی این دیپلماتها کرد تا حسن نیت نشان دهد.

واقعیت تاریخی این است که واتیکان هزار سال برای تصرف اورشلیم جنگید. بنابراین این تصور که پس از هزار سال جنگ، آن را دودستی تقدیم قدیمی‌ترین دشمن خود، یعنی یهود، کند، تصور خامی است. در بین صحبتها و نوشته‌های گروه‌های شیطانی این موضوع را زیاد می‌شود یافت که حکمت اسکان یهود در سرزمین مقدس این است که زمینه جنگ بین یهود و اسلام ایجاد شود و این مطلب بهانه‌ای شود تا زمینه حذف کامل هردو برای همیشه ایجاد شود. برنامه واتیکان این است که زمانی اورشلیم را تحت اختیار بگیرد که یهود و اسلام را از بین برده باشد و این دعوای تاریخی برای همیشه به نفع آن‌ها حل شود.

این موضوع را قطعاً یهودی‌های ساکن اسرائیل خبر دارند و طبعا زمانی راه خود از ملکه انگلیس و واتیکان جدا کرده، تضاد منافع آن‌ها آشکار میشود. صهیونیست‌هایی که یهودی‌الاصل هستند، در‌واقع وابستگان به عقاید شیطان‌پرستی هستند و یهودی‌ها از نظر آن‌ها هنوز بردگان حساب میشوند. همین موضوع کافی است تا یهودی‌های اسرائیل منافع خود را در نظر بگیرند و با ملکه انگلیس و عوامل او در جناح چپ آمریکا همراهی نکنند. نتانیاهو در ماجراهای اخیر حمایت بیدریغی از ترامپ کرد. چون میداند قدرت گرفتن جناح چپ و موفقیت ملکه در شکست روسیه، در نهایت به نابودی یهودی‌ها منجر خواهد شد.

روابط روسیه به همین دلیل با اسرائيل همیشه خوب بوده است. چون دشمن واحدی دارند.

یازدهم:

شیطانی بودن جناح چپ و عوامل Deep State در آمریکا به معنی خوب بودن ترامپ نیست. ترامپ اساساً کسی نبود که خودش به تنهایی هوس آمدن به صحنه کند؛ بلکه حمایت گروهی از افراد صاحب نام سیاسی باعث شد که جاده را برایش صاف کنند و هیلاری کلینتون را، در شرایطی که به هیچ وجه انتظار شکست نداشت، از صحنه خارج کنند. برای این دسته از سیاستمداران روشن شده بود که ادامه کار جناح چپ و سیاستهای جهانی سازی و افکار شیطانی آن‌ها باعث خواهد شد که چیزی از اقتصاد و صنعت و حتی تعریف دولت و ملت آمریکا باقی نماند. بنابراین چاره‌ای جز برخورد مستقیم ندیدند.

مشابه همین شرایط در زمان جنگ دوم جهانی نیز رخ داد. شبکه‌های شیطانی و بانکدارها شرایط ظهور و بروز چند تفکر متضاد را به وجود آوردند، که به عنوان تز و آنتی‌تز با هم برخورد کنند تا سنتز نهایی مورد نظر آن‌ها بدست آید. اختلاف جناح‌ها در آن دوران جنگ حق و باطل نبود؛ بلکه همه به یک اندازه باطل بودند. مشابه همان سناریو دوباره در حال تکرار شدن است. هر دو طرف از سوی برخی از این شبکه‌های شیطانی پشتیبانی می‌شوند و هر دو امید به این دارند که رقیب را حذف کنند. اما در نهایت، هدف اصلی سنتز دیگری غیر از این تز و آنتی‌تز موجود است.

دوازدهم:

تلاش‌های اخیر چین برای جایگزینی دلار در معاملات نفتی با یوآن، و جنگ تجاری با آمریکا، شواهد اخیر روند رو به رشد تعارض این دو قدرت است. برای لیست کردن همه این موارد، باید رساله کاملی نوشت و در یک یا دو پاراگراف نمیشود حق مطلب را بجا آورد. اما بطور خلاصه چین برنامه‌ریزی سنگینی برای پیروزی در جنگ بعدی با آمریکا کرده است. ایجاد شبکه‌های ۵۰۰۰ کیلومتری از تونل های زیرزمین، برای حمل و نقل استراتژیک نظامی، تقویت عمده زرادخانه هسته‌ای، ساخت شهرهای خالی به تعداد زیاد در مرزهای مغولستان و همچنین در آنگولا و دیگر مناطق آفریقا، معروف به Ghost Towns، برای انتقال جمعیت بازمانده از جنگ هسته‌ای به آنها، فقط نمونه‌هایی از این لیست هستند. چین برای برنده شدن جنگ، و اعمال هژمونی خود بعد از شکست آمریکا، برنامه‌ریزی کرده است. نشانه‌های ضعف در آمریکا و شکاف‌های موجود اجتماعی و سیاسی، فرصتی است که چین را به تشدید برنامه‌های خود ترغیب خواهد کرد.

مشکل ترامپ با ایران چیست؟

ترامپ از همان روز اول دشمنی خود با اسلام را اعلام کرد و عزم جدی خود برای مقابله با ایران اسلامی را، با انتصاب کسانی که خود را دشمن ایران و اسلام معرفی کرده‌اند، عملاً نشان داد. ولیعهد عربستان نیز سرمایه‌گذاری سنگینی کرده تا از دشمنی عقیدتی تیم ترامپ با ایران، نهایت استفاده را کند. ماجرای دستگیری‌های گسترده عربستان نیز ظاهرا این بوده که سرمایه‌داران وابسته به جناح چپ آمریکا را دستگیر کنند، و با این تمهید فعالیت‌های مالی جناح چپ را محدود کرده، امکان طراحی عملیات تروریستی و راه‌اندازی جنگ جهانی را از آنان بگیرند. کمک‌های بزرگ بن‌سلمان به ترامپ برای سوق دادن او به دشمنی بیشتر با ایران است، و اگر ترامپ بخواهد این دشمنی را ادامه ندهد، از بسیاری از این امتیازات باید بگذرد.

اما رفتار ترامپ، مانند رفتار بعضی از دیگر سیاستمداران آمریکایی، مشابه رفتار گرگ است. گرگ تا زمانی که احساس ضعف را در شکار خود احساس نکند، به او خیره می‌شود و منتظر مبماند. اما زمانی که احساس ضعف را در رفتار شکار یافت، عزم حمله میکند. هر وقت ترامپ بر طبل حمله‌ بکوبد، مقامات ایرانی باید به فکر فرو روند که چه کرده‌اند که او برداشت احساس ضعف از آن کرده است.