باسمه تعالی

در این ماههای اخیر با افرادی برخورد داشته‌ام که وقتی صحبت از کره‌شمالی پیش می‌آید، کیم جونگ اون، رهبر کره، را دیکتاتوری دیوانه‌ و خطرناک معرفی میکنند که میخواهد ملت خودش و بقیه دنیا را نابود کند.

نکته‌ای که این افراد در آن شریک بودند این بود که همه آنها مشتری دائمی کانال‌های ماهواره‌ای غربیها بودند. تمام درکشان از سیاست جهانی همان خوراکی بود که این کانالها به آنها تغذیه میکردند. ببینید بعضی مردم هرروز سوار تاکسی میشوند و شاهد بحثهای سیاسی دیگران میشوند و یک تضارب افکاری را تجربه میکنند. بعد در طول روز همان چیزهایی را که در تاکسی شنیده اند، با کمی طعم و رنگ اختصاصی، به عنوان نظرات سیاسی خود بیان میکنند. احساس خودشان هم این است که سواد سیاسی خوبی دارند.

واقعیت این است که مطالعه کتاب ایرانیها پایین است و کتابهای سیاسی که استادهای دانشگاه امثال سریع‌القلم به دانشجویان معرفی میکنند، بیشتر ضد اطلاعات است و برای جاانداختن یک روایت استعماری در ذهن جوانان است.

آیا واقعا ما درک سیاسی خود را مستقل و از روی مطالعه بدست آورده‌ایم؟ ما چقدر در مورد همسایگان کشور خود اطلاعات داریم؟ تصور میکنم که اگر از مردم بخواهید اسامی همسایگان ایران را ذکر کنند، احتمالا خیلی‌ها نام ترکمنستان را فراموش میکنند. بین‌آنهایی که این نام را بلدند، به ندرت بتوان کسی را پیدا کرد که نام رئیس‌جمهور آن را بلد باشد.

در دنیا دیکتاتورهای عجیب و غریب زیاد پیدا میشود. از دیکتاتورهای خون‌آشام تا دیکتاتورهایی که مردم را شفا میدهند. اما رئیس‌جمهورهای جدید و قدیم ترکمنستان کمی با بقیه دیکتاتورها متفاوت هستند. رئیس‌جمهور کنونی قربان‌قلی بردی‌محمداف است، که نادره دوران است. او در کنار همه فضایلی که یک سیاست‌مدار باید داشته باشد، بهترین خواننده کشورش است، در مراسم عمومی در حضور مردم وظیفه DJ را به عهده میگیرد؛ قهرمان مسابقات رانندگی رالی است و همیشه جایزه اول را میبرد؛ جنگجویی بینظیر است که تیرش به خطا نمیرود؛ نینجای قابلی است؛ و مغز متفکر طراحی عملیاتهای نظامی است؛ رامبو شاگرد او هم حساب نمیشود؛ به نظامی‌های کشورش فنون نظامی را یاد میدهد و الگوی خوبی برای آنها در نظامی‌گری است؛ قهرمان اسب سواری است که همیشه مسابقات را برنده میشود. اگر هم از اسب سقوط کند، تمام دوربین‌های مردم و تلفن‌های هوشمند آنها مصادره میشود تا نتوانند از صحنه عکس بگیرند. البته بعضی وقتها نمیشود همه چیز را کنترل کرد.

کرامات رئیس‌جمهور قبلی صفرمراد نیازاف، که در سال ۲۰۰۶ درگذشت، از این یکی خیلی بیشتر بود. او که در سال ۱۹۸۵ توسط گورباچف به ریاست ترکمنستان و ریاست حزب کمونیست رسیده بود، در سال ۱۹۹۱ از کودتا علیه گورباچف حمایت کرد. بعد از شکست کودتا به دنبال استقلال ترکمنستان رفت و پس از استقلال، به عنوان تنها کاندیدا به ریاست جمهور رسید. میزان رای او در انتخابات هم 99.9% بود. بعد هم خود را Türkmenbaşy یا رهبر ابدی ترکمن ها اعلام کرد.

او تغییرات فرهنگی زیادی را اجرا کرد. خط Cyrillic را به لاتین تغییر داد؛ اسامی ماهها را تغییر داد و سپتامبر را به نام کتاب خود راهنما نامید و نوامبر به نام سلطان سنجر نامیده شد. او نام روزهای هفته و تعطیلات رسمی را هم تغییر داد.

اما مهمترین کاری که او کرد نوشتن کتابی به نام راهنما بود. راهنما شامل دستورات اخلاقی و عرفانی است که یک دیکتاتور کمونیست برای صلاح و فلاح ملت خود نوشته است. کمی هم تحریف تاریخ و اشعار مختوم‌قلی در آن گنجانده شده است. این کتاب سنگ بنای فرهنگ و هنر ترکمن قرار داده شد و در تمام امتحانات تحصیلی و مصاحبه‌های استخدامی از آن سئوالاتی پرسیده میشود. حتی این کتاب را برای گواهینامه رانندگی باید بلد باشند. نیازاف که تا چند سال پیش از آن رهبر کمونیست بود، ادعا کرد که معامله‌ای با خدا کرده و برات بدون حساب رفتن به بهشت هر کسی که این کتاب را ۳ بار بخواند، گرفته است. به همین دلیل او به تمام مساجد دستور داد که راهنما را در قفسه های قرآن بگذارند و درست با همان احترام با آن برخورد کنند. بعد هم هر مسجدی که امام آن اعتراض میکرد، تخریب میشد.

دیکتاتورهای عجیب و غریبتر از اینها هم زیاد پیدا میشود. اما اینها هم خیلی به ایران نزدیک هستند و هم برای ایرانیها خیلی ناشناخته.

دلیل اینکه شبکه های ماهواره ای از کیم جونگ اون بد میگویند این است که او تسلیم زورگویی‌های آمریکا نشده و عجالتا با سیاست تهدید در مقابل تهدید توانسته خطر حمله خارجی را از کشورش دور کند.