باسمه تعالی

در شروع قرن گذشته میلادی متوسط امید به زندگی در دنیا بین ۴۰ و ۵۰ سال بود. در پایان این قرن این رقم به حدود ۷۰ سال رسید. تبلیغات شرکت‌های دارویی چنین بود که کشف آنتی‌بیوتیک و استفاده از واکسیناسیون، باعث شد که بیماری‌های واگیردار زیادی، مانند مالاریا، دیفتری ، سل، تب زرد و آبله برای همیشه ریشه‌کن شوند. البته این ادعا هیچ‌وقت اثبات علمی نشد و عامل کم شدن مرگ و میر در اثر این بیماری‌ها، می‌تواند فقط سالم‌سازی آب آشامیدنی و بهبود یافتن بهداشت عمومی باشد. حتی در اواخر قرن بیستم جشن‌هایی برای اعلام ریشه‌کن شدن بعضی از این بیماری‌ها برگزار شد.

اما به تدریج معلوم شد که این یک خیال خام است و این بیماری‌ها به سادگی قابل حذف نیستند.

در حال حاضر همه بیماری‌هایی که فرض میشد برای همیشه مداوا شده‌اند، هر ساله در سراسر جهان تعدادی از آدم‌ها را میکشند و عوامل بیماری‌زا نسبت به آنتی‌بیوتیک مقاوم شده‌اند. بعضا هم خود واکسیناسیون عامل پخش ویروس شده است. مثلاً در سالهای اخیر در آفریقا و پاکستان تعداد زیادی از کودکان در اثر واکسن فلج اطفال به این بیماری مبتلا شده‌اند؛ و اگر در همین وبلاگ درباره کلمه واکسیناسیون جستجو کنید، مطالبی در این رابطه خواهید یافت.

در حال حاضر میزان تلفات رسمی بیماری‌ طاعون در آمریکا در حد ۱۷ مورد در سال است. اما ذات‌الریه و آنفلونزا بیش از ۵۰ هزار قربانی در سال میگیرند. تلفات سل در آمریکا حدود ۱۰ هزار مورد در سال است. این‌ها بیماری‌هایی هستند که فرض میشد راه مقابله با آن‌ها در قرن گذشته پیدا شده و جوامع بشری دیگر در اثر چنین عواملی دچار کاهش جمعیت نخواهند شد. اما این فرض درست نیست.

در ماداگاسکار هر ساله بطور میانگین حدود ۴۰۰ مورد طاعون گزارش می‌شود و یکی از اعضای سازمان پزشکان بدون مرز چنین ادعا کرد که در سال گذشته میلادی ۶۳ نفر از مجموع ۲۷۵ نفری که این بیماری را گرفتند، تلف شدند.

شیوع اخیر ذات‌الریه و طاعون در ماداگاسکار و شیوع مالاریا در جنوب شرق آسیا نشان‌دهنده این است که این عوامل بیماری‌زا توانسته‌اند در برابر آنتی‌بیوتیک‌ها مقاوم شوند و هنوز واکسنی برای آن ساخته نشده است. ذات‌الریه‌ای که از طریق ماداگاسکار به بیش از ده کشور آفریقایی دیگر شیوع پیدا کرده، از طریق هوا و بدون تماس، از انسان به انسان منتقل می‌شود و ۷۰ درصد بیماران ظرف ۲۴ ساعت از پا در می‌آیند. لذا نسخه‌ای که از این دو بیماری امسال شیوع پیدا کرده، متفاوت با گذشته است و مسئولین بهداشت کشورهای زیادی را هراسان کرده است.

عکس زیر مناطقی که در آن طاعون و ذات‌الریه پخش شده، را نشان میدهد.

کمی تاریخچه مرگ ومیر در اثر بیماری‌های واگیردار

در سال ۱۳۴۳ میلادی، طاعون از طریق جاده ابریشم و یا کشتی‌های تجاری چینی، به شبه‌جزیره کریمه رسید و از آنجا در کل اروپا پخش شد. در آن زمان جمعیت جهان حدود ۴۵۰ میلیون برآورد میشد و تا پایان دوره بیماری ۵۰ تا ۶۰ درصد از جمعیت اروپا کاسته شد؛ و در کل جمعیت جهان به ۳۵۰ تا ۳۷۵ میلیون تقلیل یافت. تنها جایی که در اروپا اثری از شیوع این بیماری دیده نشد، جوامع یهودی لهستان بود که آداب مذهبی و نظافت لازمه را رعایت میکردند.

پس از آن این بیماری چند بار دیگر در مناطق مختلف جهان شیوع پیدا کرد و آخرین بار در قرن ۱۹ در اروپا بود. این بیماری در کتاب‌ها با نام مرگ سیاه، و یا Bubonic Plague معرفی شده است. بیماری دیگری که چندین قرن تلفات بالایی را باعث شد، بیماری سل یا Tuberculosis بود که تا اواسط قرن بیستم بشدت شایع بود و به تدریج راههایی برای کنترل آن شناخته شد. این بیماری به مرگ سفید معروف است.

آیا باید نگران شیوع گسترده این بیماری‌ها بود؟

از نظر تئوری امکان جهش ژنتیک در عوامل بیماری‌زا، به نحوی که امکان مقابله با آن وجود نداشته باشد و به یکباره در همه نقاط دنیا پخش شود، وجود دارد. امکان این هم وجود دارد که، در اثر جنگ و یا عملیات تروریستی، و یا به اصطلاح بیوتروریسم، نسخه‌ای از این بیماری‌ها ساخته شود که قابل کنترل نباشد. اما چنین احتمالاتی پایین است و به علاوه کاری در مقابل آن نمی‌شود کرد.

بیماری‌های که بطور طبیعی شیوع پیدا می‌کند، معمولاً از یک منطقه شروع می‌شوند و قرنطینه کردن آن منطقه و جلوگیری از پخش بیشتر بیماری عملی است. حتی میشود که کل منطقه‌ای که در آن بیماری شروع شده را با مواد شیمیایی بمباران کرد و کل موجودات آن را از بین برد؛ تا امکان شیوع بیشتر از بین برود. حدود ۲۰ سال پیش شایع بود که برای کنترل بیماری غیر قابل درمان ابولا در جنوب آفریقا چنین تمهیدی بکار گرفته شد؛ و حدود ۱۲ هزار نفر، شامل همه پزشکان بین‌المللی و پرستاران، کشته شدند. قاعدتاً اگر تمدن بشری به همین روالی که در جریان است، کارآیی داشته باشد، باید بتواند شیوع بیماری‌های واگیردار را کنترل کند.

اما اگر در اثر جنگ و یا حوادث طبیعی بزرگ، روند جاری تمدن متوقف شود و به عنوان نمونه شبکه‌های آب و برق از کار بیافتد، بیماری‌های واگیردار در شهرهای بزرگ به سرعت شیوع پیدا خواهد کرد. درباره این موضوع در مقاله دیگری مفصلاً بحث کرده‌ام.

در هیچ برهه‌ای از تاریخ مدوّن، شهرها چنین پرجمعیت و متراکم نبوده‌اند. در صورتی که شبکه برق از کار بیافتد و جریان آب تصفیه شده برای مدتی قطع شود، شیوع بیماری در آن‌ها غیر قابل اجتناب است و احتمال در معرض این عوامل بیماری‌زا قرار گرفتن بالا خواهد بود. بنابراین احتمال اینکه در اثر وقوع جنگ جهانی، جوامع بشری تلفات عمده‌ای در اثر بیماری‌های واگیردار را تجربه کنند، بالا خواهد بود. خطر اصلی در جنگهای بزرگ، استفاده از سلاح‌های هسته‌ای نیست؛ بلکه خطر اصلی از کار افتادن شبکه‌های آب و برق در شهرهای بزرگ است. چنین اتفاقی، حتی با استفاده از حملات سایبری نیز عملی خواهد بود.

در پایان جنگ اول جهانی آنفلونزایی، که با نام آنفلونزای اسپانیایی یا Spanish Flu معروف بود،در اروپا و آمریکا و بسیاری از مناطق دیگر پخش شد. روایت‌های متعددی درباره میزان مرگ ومیر ناشی از آن وجود دارد و بین ۲۰ تا ۷۰ میلیون نفر را گفته‌اند. به علاوه شایعات فراوانی درباره منشاء آن نیز پخش شد. مثلا بعضی‌ها آنرا یک سلاح بیولوژیک از کنترل خارج شده دانستند. اما احتمال این هم وجود دارد که شرایط بد زندگی در سالهای پایانی جنگ، و پایین آمدن کیفیت بهداشت عمومی، در کنار توسعه شهرنشینی، عامل این تلفات باشند.