باسمه تعالی

وقتی که خبر کشته شدن چهار سرباز کلاه سبز آمریکایی در یک کمین در نیجر در روز ۴ اکتبر دررسانه‌ها پخش شد، عکس‌العمل چهره‌های سرشناس کنگره آمریکا این بود که «مگر ما در نیجر نیروی نظامی داریم؟». رسانه‌های بزرگ هم، به جای اینکه درباره دلایل و انگیزه حضور نظامی آمریکا در آفریقا خبر و یا تحلیلی ارائه کنند، به بررسی رفتار ترامپ در رابطه با این حادثه پرداختند و ذهن مردم را از مسائل اهمّ منحرف کردند. همین مطلب باعث شد که این سئوال بیجواب بماند که ارتش آمریکا در آفریقا چه میکند؟

در کنفرانس خبری روز ۲۰ اکتبر، ژنرال Kelly، رئیس کارکنان کاخ سفید، گفت که «وظیفه سربازان آمریکایی در نیجر این بود که به سربازان متحد ما تعلیم دهند که چگونه سرباز بهتری باشند و چطور به حقوق بشر احترام بیشتری بگذارند». در حالیکه یکی از این سربازان به نام Jeremiah Johnson که ۳۹ سال داشت، متخصص جنگهای بیولوژیک، شیمیایی، و هسته‌ای بود و مدالها و نشانهای فراوانی دریافت کرده بود. اینکه متخصص سلاح‌های کشتار جمعی چطور میخواهد احترام به حقوق بشر را یاد نیجری‌ها بدهد، چیزی است که باید ژنرال توضیح میداد. ارسال کارشناسان متخصص سلاح‌های کشتار جمعی نشان از این دارد که هدف مقابله با چند تروریست معمولی نیست؛ و بازیگران این صحنه در نهایت با سازمان‌های اطلاعاتی و نیروهای ویژه قدرتهای بزرگ دنیا در ارتباط هستند، که توان فراهم کردن چنین سلاح‌هایی را دارند.

نیجر از طرف شمال با لیبی و الجزایر هم‌مرز است و از طرف جنوب با نیجریه. تا کنون نیز خبری از حضور داعش و یا مشکل تروریسم در این کشور نبود. اما ارتش آمریکا مقابله با داعش در آن کشور را بهانه‌ای برای حضور خود مطرح میکند. علاوه بر مردم عادی، حتی نمایندگان کنگره و سنا نیز از وسعت عملیات ارتش در آفریقا، غافل هستند. سناتور لیندسی گراهام، اخیراً در مصاحبه‌ای گفت که «تا کنون از حضور ۱۰۰۰ سرباز آمریکایی در نیجر خبری نداشته است و جنگ بر علیه تروریسم به مناطقی کشیده شده که ما تا کنون اسمی از آنها به گوشمان نرسیده است.» این مطلب آن‌قدر تعجب‌برانگیز بود که سناتور دیگری به نام Rand Paul در توئیتر خود نوشت که «وقتی گراهام که خود تشنه جنگ است، نتواند آمار همه عملیات نظامی را داشته باشد، یعنی ما بیش از اندازه در میدان‌های متعددی درگیر شده‌ایم»

خود همین مطلب نشان‌دهنده این است که مردم‌سالاری و دموکراسی در آمریکا فقط عوام‌فریبی است؛ چون طبق قوانین، هر حضور نظامی ارتش در خارج از مرزها باید با مجوز کنگره باشد. وقتی نمایندگان کنگره خبر کشته شدن سربازان در نیجر را از رسانه‌ها میشنوند، و بدون اینکه رئیس‌جمهور را استیضاح کنند که چرا بدون مجوز آن‌ها ارتش در آنجا حضور یافته، فقط با بی‌تفاوتی از کنار آن رد میشوند، معنی آن این است که خود آن‌ها هم ساز و کار دموکراسی در کشور خود را باور ندارند.

گوشه‌هایی از وسعت حضور نظامی آمریکا در آفریقا

موارد زیر از تحقیقی که ژورنالیست و محققی به نام Nick Turse انجام داده، اقتباس شده است:

  • در حال حاضر آمریکا در ۵۳ کشور از ۵۴ کشور آفریقا نیروی نظامی دارد. در بسیاری از این کشورها هیچ یک از گروه‌های تروریستی همسو با داعش حضور ندارند. بنابراین چنین وسعت عملیات را نمی‌توان مبارزه با تروریسم نامید.
  • طبق گفته فرمانده نیروهای آمریکایی در آفریقا، ژنرال Thomas Waldhauser، این نیروها سالانه حدود ۳۵۰۰ مانور، عملیات و یا درگیری انجام میدهند. یعنی حدود ۱۰ ماموریت جدید در روز
  • ژنرال متیس، وزیر دفاع، در پاسخ دونفر از اعضای کمیته نظامی سنا، در روز جمعه گذشته، گفت که حجم عملیات این نیروها افزایش خواهد یافت.
  • وقتی که در سال ۲۰۰۸ واحد فرماندهی نیروهای آمریکایی در آفریقا، AFRICOM، تشکیل شد، تعداد عملیات سالانه دیگر واحدهای نظامی آمریکا در آفریقا، سالانه ۱۷۲ ماموریت بود. ۵ سال پس از آن تعداد ماموریت‌ها به ۵۴۶ در سال رسید و در کمتر از یک دهه، تعداد آن‌ها ۱۹۰۰ درصد افزایش داشته است. درحالی که هنگام تشکیل این واحد، تضمین‌هایی داده شد که هدف اصلی از تشکیل این واحد، تقویت دیپلماسی و ارائه کمک است.
  • این دیپلماسی و کمک‌رسانی به جایی رسید که فقط در سال میلادی گذشته، ۵۰۰ حمله هوایی در لیبی توسط این واحد انجام شده است و حملات پهپادها و عملیات کوماندویی در سومالی، بطور دائمی جریان دارد.
  • هیچ خبری از این همه عملیات نیروهای آمریکایی در آفریقا در هیچ‌یک از رسانه‌های دنیا نمیشود پیدا کرد؛ و تنها مواقعی که بعضی از سربازان کشته میشوند، بطور موقت خبری درز میکند و سریعاً با پرت کردن حواس مردم و تمرکز بر نکات بی‌ارزش، موضوع لوث میشود.
  • روزانه حدود ۵ تا ۶ هزار سرباز آمریکایی در عملیات در قاره آفریقا شرکت میکنند.
  • در سال ۲۰۱۴ پرسنل آمریکایی ۲۲۸۲۵ سرباز آفریقایی را آموزش دادند و این رقم در سال بعد به ۴۲۸۱۵ نفر رسید.
  • نیروهای آموزش داده شده توسط آمریکا، در کشورهایی که نهادهای مدنی توان کنترل ارتش را ندارند، دردسرهایی را ایجاد کردند. مثلاً در سال ۲۰۱۲ کاپیتان Amadou Sanogo در مالی دولت قانونی را سرنگون کرد؛ و دو سال بعد کلنل Isaac Zida در بورکینافاسو، قدرت را بدست گرفت.
  • شش سال پیش جانشین فرمانده نیروهای عملیات ویژه آمریکا تعداد عملیات در حال اجرا در کل دنیا، در هر برهه‌ای از زمان، را ۱۱۶ ماموریت اعلام کرده بود. در حال حاضر فقط در آفریقا بطور میانگین ۱۰۰ ماموریت توسط نیروهای ویژه در هر زمان در حال اجرا است.
  • در سال ۲۰۰۶ فقط یک درصد عملیات کوماندویی در خاک آفریقا بود؛ و در سال ۲۰۱۰ این میزان به ۳ درصد رسید. اما در سال ۲۰۱۶ حدود ۱۷ درصد کل عملیات کوماندویی در آفریقا انجام شد.

جمع‌بندی

برخلاف تصور عموم، تلاش‌های قدرت‌های بزرگ جهان برای استعمار و استثمار کشورهای جهان سوم با شدت در جریان است. اما نکته قابل توجه این است که انفجار اطلاعات در دوران معاصر و ظهور اینترنت، باعث نشده که میزان اطلاعات مردم دنیا از این رقابتها، بیشتر از مردم قرنهای گذشته باشد. بطورکلی، میزان درک سیاسی مردم معاصر، با همه پیشرفت‌های تکنولوژیک و دسترسی آسان به اطلاعات، فرق اساسی با قرن‌های گذشته نکرده است.

در حال حاضر دو رقیب اصلی در قاره آفریقا، چین و آمریکا هستند؛ و دیگر قدرت‌های اروپایی نیز تلاش دارند در این میان سهمی برای خود تعریف کنند. تمرکز چین بیشتر روی سرمایه‌گذاری‌های زیربنایی است و این سیاست در تلاطم‌های سیاسی روزگار، ماندگاری بیشتری دارد.