باسمه تعالی

سه‌شنبه هفته گذشته دونالد ترامپ در مصاحبه با فاکس‌نیوز اعلام کرد که ناوگان سوم شامل ناو هواپیمابر کارل وینسون را به ساحل کره‌شمالی فرستاده و اخطار کرد که دوران صبر استراتژیک آمریکا به پایان رسیده و هرگونه آزمایش اتمی و یا موشکی جدید به عنوان تهدیدی محسوب میشود که حمله پیش‌دستانه را به همراه دارد. او تاکید کرد که علاوه بر آن زیردریایی‌هایی را همراه این ناوگروه فرستاده که قدرت خیلی بالاتری از ناوهواپیمابر دارند. پیام خیلی روشن بود و خبر از آمادگی امریکا برای حمله اتمی تمام عیار میداد. امکان بالایی داشت که مقامات کره‌شمالی این تهدید را به عنوان اعلان جنگ تلقی کنند و بنابراین خود به حمله پیش‌دستانه اقدام کرده و در قدم اول شهر سئول را هدف قرار دهند و میلیونها انسان را از بین ببرند.

طبق محاسبات کارشناسان نظامی این ناوگروه باید تا حداکثر دوشنبه به آبهای کره میرسید. کره شمالی اگرچه با انجام ندادن آزمایش اتمی سعی در آرام کردن اوضاع داشت، اما پرتاب موشکی را روز یکشنبه تست کرد که ناموفق بود. بهرحال همین پرتاب موشک هم عبور از خط قرمز حساب میشد و شروع جنگ چندان دور از انتظار نبود. اما هیچ اتفاقی نیافتاد و هیچکدام از طرفین اقدام عملی نکردند.

همه اهل عالم چنین فرض میکردند که وقتی رئیس‌جمهور آمریکا اعلام میکند که روز سه‌شنبه به یک ناوگروه فرمان داده که به طرف کره‌شمالی حرکت کند، تا اگر در روز شنبه آزمایش جدیدی انجام دهد به آن کشور حمله کنند، حتما این یک تهدید جدی است. اما امروز روزنامه نیویورک تایمز خبر داد که این ناوگروه در زمان اعلام ترامپ به طرف آبهای استرالیا برای شرکت در یک مانور مشترک در حرکت بود. حالا هم این ناوگروه ۳۵۰۰ مایل جنوب کره است و زودتر از ۲۵ آوریل نمیتواند به کره برسد. این روزنامه هم تا زمانی که سایت نیروی دریایی عکسی از این ناو هواپیمابر در آبهای استرالیا منتشر نکرده بود، از این مطلب خبر نداشت.

این مطلب خبر از یک سردرگمی در هیئت حاکمه جدید آمریکا میدهد که در نوع خود بیسابقه است. اینکه چه چیزی عامل آن بوده هنوز افشا نشده است. احتمال دارد ترامپ بدون اطلاع مقامات نظامی خبر مذکور را پخش کرده و بعد رسما این فرمان را ابلاغ نکرده باشد. بنابراین ناوگروه مذکور برنامه از پیش تعیین شده را پیگیری کرده است. احتمال دیگر هم این است که واقعا تصمیم اعلان شده در یک جلسه گرفته شده، اما مقامات نظامی در ارسال دستور به ناوگروه تعلل کرده‌اند. بهرحال مقامات کاخ سفید پس از اینکه معلوم شد ناوگان سوم عازم آبهای کره نیست، این خبر را تصحیح نکردند.

حال اگر رهبر کره اعلان تصمیم برای حمله را جدی فرض کرده بود و ترجیح داده بود تا قبل از رسیدن ناوهای آمریکایی اقدام به حمله پیشگیرانه کند، عملا دست برتر را در صحنه جنگ داشت. اما نه ترامپ حاضر شد که در تهدیدات خود تخفیف دهد و نه مقامات نظامی دستور تغییر مسیر ناوگروه را دادند. این موضوع نهایت بی‌مسئولیتی و عدم کفایت همه آنها را میرساند، چون حاضر شدند جان سربازان خود در کره‌جنوبی و مردم عادی کره را به خطر بیاندازند، اما به اشتباه خود اعتراف نکنند و یا از موضع سرسختانه کوتاه نیایند. به قول یکی از تحلیلگران آمریکایی، این مطلب نشانه این است که ترامپ اعتباری بیش از یک دلال ماشین‌های دست دوم ندارد. یعنی اصلا توان درک این را ندارد که با جان میلیونها نفر در چند کشور بازی میکند.

وقتی رهبران سیاسی و نظامی یک کشور چنین کیفیت پایینی دارند، واضح است که دیر یا زود اشتباهات استراتژیک آنها برای کشور خودشان دردسر ساز خواهد شد. به علاوه این میزان بی‌مسئولیتی برای همه دنیا مشکل ایجاد خواهد کرد.

ایمن سازی شبکه برق آمریکا

با بالا گرفتن تهدیدها کره شمالی عزم خود را برای مقابله به مثل، در صورت وقوع حمله، اعلام کرده، به دشمنان خود هشدار داد که باید برای جنگ اتمی آماده شوند. همین موضوع بسیاری از دستگاههای دولتی را به تکاپو انداخته تا خود را برای چنین شرایطی اماده کنند. اولین احتمالی که همه میدهند این است که آمریکا هدف یک حمله پالس الکترومغناطیس قرار گیرد. در مقالات قبلی درباره این موضوع بحث کرده بودم و توضیح داده بودم که اولین چیزی که از کار می‌افتد شبکه برق است. بخش عمده‌ای از ترانسفورمرها خواهند سوخت و جایگزینی آنها سالها زمان نیاز دارد. اما بقیه شبکه و ترانسفورمرها که نسوخته باشند، باز امکان راه‌اندازی مجدد ندارند، چون شبکه‌های مخابراتی نیز از کار می‌افتند و برای راه‌اندازی شبکه برق به ارتباط و هماهنگی واحدهای مختلف نیاز است. به همین دلیل دارپا شرکت BAE را مامور کرده تا شبکه جایگزین مخابراتی را طراحی کند که پس از حمله EMP بتواند در چند دقیقه راه‌اندازی شود و حداقل در ارتباطات اختلال پیدا نشود. نکته جالب توجه این است که انجام این پروژه ۴ سال طول میکشد.

اگر رهبران آمریکا عاقل بودند، باید می‌فهمیدند که حداقل در چنین شرایطی که خود آسیب‌پذیر هستند، نباید تهدیدات توخالی کنند.

جنگ ممکن است به خاطر اخبار دروغ و یا غیر دقیق شروع شود

نکته‌ای که رسانه‌ها و یا مردم عادی کمتر متوجه آن هستند این است که اخبار ساختگی و یا غلط میتواند در تصمیم‌گیری تصمیم‌سازان موثر باشد و یک جنگ ناخواسته به خاطر همین اطلاعات غلط شروع شود. بعضی رهبران در شرایطی که فشار روانی و خستگی شدید انها را آزار میدهد، ممکن است حوصله دقت در منبع خبر و یا راستی‌آزمایی آن را نداشته باشند. حتی رهبری مانند ترامپ اصلا درک کافی برای این کار را ندارد و کمتر چیزی را خودش میخواند و بر مبنای حرفهایی که شنیده عمل میکند.

نمونه‌ای که از این قبیل اشتباهات رسانه‌ها میتوان بیاورم ، خبر روز شنبه خبرگزاری شین‌هوای چین بود که حاکی از آزمایش موشکی جدید کره‌شمالی، هنگام مراسم جشن تولد کیم‌ایل‌سونگ، در روز شنبه بود. این خبر را خبرگزاری های دیگر از قول شین‌هوا نقل کردند.

البته مدتی بعد این خبرگزاری تیتر خبر را اصلاح کرد. اما در همان چند ساعت اول این خبر در همه دنیا پخش شد و منبع خبر هم معتبر فرض میشد. بنابراین احتمال این میرفت که این مطلب روی تصمیم‌گیری کسانی که انگشتشان روی دکمه‌های شلیک بود، اثرگذار باشد.

نمونه دیگر حساب توئیتر @realDonaldTunmp است که شاید یک نفر به قصد شوخی درست کرده است و دقیقا عین حساب توئیتر دونالد ترامپ است و همه عکس‌های آن با حساب اصلی یکی است. در یکی از توئیتهای این حساب به نقل از ترامپ گفته که به معاون رئیس‌جمهور گفته‌ام که سریع از کره‌جنوبی برگردد تا کار کره‌شمالی را یکسره کنیم. این توئیت را یکی از اهل سیاست در جای دیگری که تا حدودی معتبر بود، به اشتباه از ترامپ نقل میکند. شخصا وقتی این خبر را دیدم شوکه شدم و مدتی طول کشید تا به شوخی بودن آن پی ببرم.

امیدوارم خستگی و فشار روانی بر روی تصمیم‌سازان عالم باعث این نشود که این شوخی‌های احمقانه و یا اخبار غیر دقیق، آنها را وادار به اتخاذ تصمیم‌های غلط کند.