باسمه تعالی

در جنگ کره بین سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۳ حدود ۵ میلیون کره‌ای کشته شدند و تقریباً تمام زیربناهای اقتصادی و صنعتی آن‌ها تخریب شد. چین در آن زمان برای جلوگیری از تسلط آمریکا بر همه شبه‌جزیره وارد جنگ شد و بنا بر آمار خودشان حدود ۴۳۰ هزار، و بنا بر آمار دیگران حدود ۹۰۰ هزار، کشته و زخمی را متحمل شد. از آن زمان به بعد هم کره شمالی در محاصره اقتصادی به سر برده و بنا براین امکان توسعه چندانی نداشته است.

مردم این کشور برای تغذیه خود مجبور هستند که خود کشاورزی کنند و روی واردات غله نمیتوانند حساب کنند. حدود ۱۷ درصد از زمینهای کره‌شمالی قابل کشاورزی است و به علت آب و هوای نامساعد، زمان محدودی برای کشت دارند. هر سال درست در فصل کاشت و همچنین برداشت محصول برنج، آمریکا و کره جنوبی مانورهای بزرگی را برگزار میکنند. در هنگام اجرای مانورها ارتش یک میلیون و دویست هزار نفری کره‌شمالی باید در حال آماده‌باش باشد. چون همیشه چنین بوده که برای مخفی کردن عملیات نظامی، تحرکات را به عنوان مانور معرفی میکنند. کشاورزی کره‌شمالی هم صنعتی نیست و برای کاشت و برداشت همه کسانی که در ارتش خدمت میکنند باید کمک کنند. زمان انجام مانورهای آمریکا طوری تنظیم شده که بیشترین ضربه را به کره‌شمالی بزند.

[caption id="attachment_2981" align="aligncenter" width="380"] سربازان در حال کمک به برداشت محصول[/caption]

مانورهای کره‌جنوبی و آمریکا هم کاملاً حساسیت برانگیز است. تمرین‌های آن‌ها شامل پیاده کردن سرباز در سواحل دشمن و حمله به تأسیسات هسته‌ای و مانند آن است که واضحا هدف آن کره‌شمالی است. بنابراین آن‌ها حق دارند که نگران باشند. به علت محدودیت توان اقتصادی کره‌شمالی و اینکه نمیتوانند هر سال بیش از یک میلیون نفر سرباز را در فصل کشت‌وکار آماده نگه دارند، توسعه سلاح‌های هسته‌ای به منظور ایجاد توان بازدارندگی، ارزان‌ترین گزینه ممکن است.

کره‌شمالی چه امکاناتی برای ضربه زدن به آمریکا دارد؟

سلاح EMP

این کشور در سالهای اخیر توانسته دو ماهواره را در مدار زمین در ارتفاع حدود ۴۵۰ کیلومتری مستقر کند. وضعیت کنونی این ماهواره‌ها را میتوانید از این لینک و این لینک دنبال کنید. اما نکته خاص این دو ماهواره، بنا بر ادعاهای موجود، این است که هیچ سیگنالی از آن‌ها فرستاده نمیشود. اگر قرار بود این ماهواره‌ها برای عکس‌برداری و جاسوسی باشند، قاعدتاً باید سیگنالی از ماهواره به زمین ارسال میشد. همین مطلب باعث شده که احتمال این داده شود که این‌ها در‌ واقع بمبهای هسته‌ای با قدرت پایین و یا متوسط هستند و هدف از استقرار آن‌ها در مدار این است که هر زمان که لازم بود بشود از آن‌ها به عنوان سلاح پالس الکترومغناطیس یا EMP استفاده کرد.

انفجار هسته‌ای در چنین ارتفاعی ممکن است روی زمین شوک محسوسی ایجاد نکند، اما پالس الکترومغناطیس ناشی از آن در چنین ارتفاعی، باعث می‌شود که بین دو سر یک سیم یک متری در روی زمین، بسته به فاصله از محل انفجار، بین ۵ هزار تا ۵۰ هزار ولت اختلاف پتانسیل ایجاد شود. شکل زیر میزان القای ولتاژ در مناطق مختلف قاره آمریکا را با فرض یک انفجار هسته‌ای در مرکز آن برآورد کرده است.

چنین ولتاژی برای سوزاندن تمام سیستم‌های کامپیوتری، لوازم خانگی، خطوط انتقال برق، و ترانسفورمرهای شبکه برق کافی است. بعضی از این ترانسفورمرها صدها تن وزن دارند و چیزی نیستند که یدکی آن را در انبار بشود ذخیره کرد. بلکه هر کدام از آن‌ها طبق سفارش و اختصاصی تولید می‌شوند و فقط چند شرکت محدود در دنیا میتوانند چنین ترانسفورمرهایی تولید کنند. حتی بسیاری از اتومبیل‌های مدرن که سیستم جرقه الکترونیک دارند، ممکن است یا کاملاً بسوزند و یا برای مدت کوتاهی از کار بیافتند. قبلاً در مورد عواقب چنین اتفاقی در مقالات دیگر بحث کرده‌ام.

حمله سایبری

پس از آمریکا، چین و روسیه که امکانات بالایی برای جنگ سایبری دارند، ایران و کره‌شمالی بیشترین سرمایه‌گذاری را برای تشکیل ارتش سایبری داشته‌اند، تا در زمان جنگ بتوانند با از کار انداختن شبکه‌های توزیع برق و مؤسسات مالی و اقتصادی، عملا دشمن خود را زمین‌گیر کنند.

قبلاً در بحث درباره اینکه چرا آمریکا تا بحال فروپاشی نکرده، در این‌باره توضیح داده بودم که باور مردم آمریکا این است که همه ضعفهای موجود آن کشور را می‌شود با قدرت ماشین نظامی‌شان حل کرد. اگر به ضعف این ماشین نظامی پی ببرند، دلار ارزش خود را از دست میدهد و فرار سرمایه‌ها بیش از پیش رخ خواهد داد و جامعه آمریکا دچار تنش میشود. یک حمله سایبری موفق قطعاً میتواند ضربه محکمی به اعتماد مردم به قدرت نظامی خود وارد کند. برآورد شخصی‌ام این است که اجرای یک حمله موفق کاملاً امکان‌پذیر است. چون همه سیستم‌های موجود ضعفهای فراوانی دارند. دلیل اینکه تا بحال چنین حمله‌ای رخ نداده، این است که هر کشوری حساب هزینه و سود چنین عملیاتی را میکند و در نهایت بالا بودن هزینه‌ها آن‌ها را انجام چنین کاری پشیمان میکند. اما اگر هر کدام آن‌ها به اینجا برسند که دیگر چیزی برای از دست دادن نداشته باشند، شرایط فرق خواهد کرد.

هدف قرار دادن شهرهای مهم ساحل غربی آمریکا با بمبهای هسته‌ای یا شیمیایی

کره‌شمالی بارها موشکهایی که بتوانند به ساحل غربی برسند را تست کرده است. بنابراین توان هدف قرار دادن شهرهایی مانند سان‌فرانسیسکو و علی‌الخصوص سن‌خوزه را دارد. چنین حمله‌ای میتواند قلب تکنولوژی آمریکا را از کار بیاندازد.