باسمه تعالی

البته نه به این صراحت، بلکه در لفافه! انستیتوی مطالعات جنگ که یک اتاق فکر است در گزارش اخیر خود، که در ۱۴ مارس منتشر شد، راهکار کنونی آمریکا در سوریه را ناکارآمد توصیف کرده و سعی کرده راهی برای جبران ضعفهای آن پیدا کند. این گزارش بهترین راهکار پیش روی آمریکا را این دانسته که تمام برنامه‌های خود را بر این متمرکز کند که قبایل جنوب سوریه را متحد و از آن‌ها پشتیبانی کند تا بتوانند ارتشی سنی را تشکیل دهند که با عقاید وهابیت و سلفی‌گری و همچنین شیعیان دشمن باشند و با هر دو جریان در عراق و شام بجنگند. آنچه که آن‌ها بیان کردند دقیقاً تعریفی است که ما از قدیم درباره سفیانی و یاران او داشتیم.

اینکه آیا دولت جدید آمریکا همین نسخه را اجرایی کند، هنوز معلوم نیست، اما همین نکته که متفکرین آمریکایی به اینجا رسیده‌اند که باید همان سناریویی که از ۱۴ قرن پیش درباره آن شرح و تفصیل زیادی بیان شده را اجرایی کنند، خود جالب توجه است.

آنچه که ما از روایات رایج در بین امامیه به یاد داریم این است که سفیانی متحد غرب است و صلیب به گردن دارد و با شیعه دشمنی شدیدی دارد. سفیانی زمانی قیام میکند که دو گروه ابقع و اصهب در شام با هم در جنگ هستند و او هر دو را شکست میدهد.

گزارش این اتاق فکر ایراد روش جاری آمریکا را این دانسته که آمریکا روی گروه‌هایی سرمایه‌گذاری کرده که پشتوانه جمعیتی ندارند. در حالی که داعش و القاعده در جمعیت اهل تسنن پشتوانه خوبی دارند. آمریکا سرمایه‌گذاری زیادی روی ایجاد گروه‌های میانه‌رو مخالف دولت و آموزش آن‌ها کرده، اما به دلیل عدم وجود پشتوانه جمعیتی، وقتی این نیروها به صحنه‌های درگیری وارد میشوند، یا به گروه‌های افراطی مانند داعش و النصره می‌پیوندند و یا سلاح های خود را به آنان تحویل داده و از معرکه فرار میکنند. تلاش بیشتر آمریکا برای سرکوب داعش به تقویت القاعده و بازوی آن در سوریه، جبهه النصره یا همان جیش فتح الشام منجر خواهد شد. همکاری با ایران و روسیه در نهایت به تعمیق دشمنی عربهای سنی منطقه با آمریکا منجر می‌شود که تا بحال آمریکا را متحد خود میدانستند. بقیه بازیگران منطقه متحدان خوبی در سوریه ندارند. مثلاً ترکیه احرارالشام را تقویت میکند، درحالی که عناصر القاعده در این گروه نفوذ کرده اند. امارات و عربستان هم با وهابی ها و سلفی ها متحد هستند که در نهایت آمریکا نمیتواند روی آن‌ها حساب کند. اهداف سیاسی کردهای سوریه با منافع بلند مدت آمریکا همخوانی ندارد و نباید آمریکا در هیچ عملیاتی در خارج از حدود و ثغور طبیعی‌شان از آن‌ها کمک بگیرد. به عنوان نمونه این گزارش اتحاد با کردهای جدایی طلب برای تصرف رقه را قابل توصیه نمیداند. همگرایی ایران و روسیه در سوریه به این منجر شده که این دو کشور بر ۳ تا از ۷ گذرگاه مهم دنیا، تنگه هرمز و باب‌المندب و کانال سوئز، تسلط یابند و آزادی عمل آمریکا را مختل کنند. بنابراین با آن‌ها نباید همکاری کرد. به علاوه ایران تلاش میکند که دولت بعدی عراق در انتخابات سال ۲۰۱۸ به دست کسانی بیافتد که با آن‌ها همراهی بیشتری داشته باشند و حتی حضور آمریکایی‌ها را در عراق محدود کنند. بنابراین تا قبل از این اتفاق باید کاری کرد. یکی از نکات این گزارش این بود که انستیتوی مذکور وقوع جنگ بین ایران و آمریکا را در ۵ سال آینده اجتناب‌ناپذیر میداند.

چندی پیش آقای رسول جعفریان مقاله‌ای نوشته بود و مثالهای تاریخی از صده‌های گذشته آورده بود که در آن مقاطع هم مانند دوره کنونی افرادی ادعا میکردند که قیام سفیانی نزدیک است و حتی تولد فردی با مشخصات او را گزارش کرده بودند. احساس عمومی در دوره های گذشته نیز این بوده که ظهور خیلی نزدیک است. لذا در دوره جاری نیز نمیشود با اطمینان گفت که شرایط موجود در سوریه همان شرایط قبل از ظهور سفیانی است. حرف ایشان متین است، اما نکته جالب توجه دوران معاصر این است که اولاً حوادث و وقایع رخ داده، مانند جنگ داخلی سوریه، از نظر تاریخی بیمانند هستند و شباهت عجیبی با احادیثی که از کتاب‌های قدیمی حدیث شنیده‌ایم دارند. به علاوه نسخه این اتاق فکر آمریکایی دقیقاً همان چیزی است که انتظار آن را میکشیم. وقتی همه طرفین وقایع سوریه ظهور سفیانی را لازم و طبیعی ترین گزینه میدانند، دیگر نمیشود شرایط جاری را مانند دوره‌های گذشته دانست. حالا آمریکایی ها هم به همین نتیجه رسیده‌اند که باید شرایط قیام سفیانی را فراهم کنند.

از شرایط قیام سفیانی چه میدانیم؟

قبل از هر چیز توصیه میکنم احادیث مربوط به وقایع آخرالزمان را از اینترنت جستجو نکنید. اخیراً که خودم چند بار این کار را کردم، مطالبی دیدم که کاملاً تخیلی بود و نمیشد آن‌ها را اشتباه چاپی و یا بدفهمی دانست. ظاهرا گروه‌های زیادی با انگیزه‌های گوناگون سعی در مخدوش کردن این مباحث دارند. اینگونه احادیث را باید از کتاب‌های قدیمی ملاحم و فتن و کتاب‌های خبرگان این فن مانند آقای کورانی یافت. صحت بخشی از این احادیث هم مورد مناقشه است و نمیشود با اطمینان آن‌ها را صد در صد درست دانست. اما مرور آن‌ها خالی از فایده نیست و به انسان کمک میکند که برای احتمالات مختلف آمادگی روحی بهتری داشته باشد.

سفیانی از بنی‌امیه است و به دنبال تجدید حیات خلافت بنی‌امیه به مرکزیت شام خواهد بود. او قیام خود را در ماه رجب از وادی یابس، در جنوب سوریه در مرز اردن، شروع میکند. در روایات (کتاب غیبت نعمانی) آمده که قیام بقیه الله در سال فرد قمری (۱، ۳، ۵، ۷ مثلا ۱۴۳۹ و یا ۱۴۴۱) است. در همان کتاب روایتی دیگر به این مضمون را نقل کرده:

عیسی بن أعیت از امام صادق ع روایت کرده که آن حضرت فرمود: سفیانی از حتمیات است و خروج او در ماه رجب خواهد بود و از آغاز خروجش تا پایانش جمعاً پانزده ماه است که در شش ماه آن جنگ و پیکار می کند،و چون شهرهای پنجگانه را به تصرف درآورد نه ماه فرمانروایی خواهد کرد، و یک روز هم بر آن افزوده نمی گردد.

جناب آقای مصطفی امیری در سلسله مقالاتی در مبحث مهدویت مطالب مفیدی در این زمینه ارائه کرده‌اند. ایشان در مقاله شماره ۲۴ درباره فرق ظهور با قیام چنین میفرمایند:

امام عصر، بعد از صیحه و ندای آسمانی در شب جمعه، شب قدر و 23 ماه مبارک رمضان، "ظهور" میفرمایند. و بعد از حدود "3 ماه و 17 روز" و در روز شنبه، عاشورای (دهم) ماه محرم، در مکه مکرمه و از کنار کعبه، مابین رکن و مقام (رکن یمانی و مقام اسماعیل)، "قیام و خروج"، میفرمایند و پرچم و رایۀ خویش را برای آغاز حکومت جهانی، علنی میفرمایند.

ایشان در جمع بندی چنین نتیجه گیری کرده‌اند:

ظهور امام مهدی علیه‌السلام در جمعه شب قدر 23 ماه رمضان سال زوج قمری، رخ می دهد و بعد از 3 ماه و 17 روز، در شنبه دهم ماه محرم، سال فرد قمری، قیام و خروج امام عصر، علنی خواهد شد. زیرا اثبات شد که بین ظهور حضرت و خروج (قیام) امام مهدی علیه السلام، تفاوت زمانی وجود دارد. یعنی ظهور امام مهدی علیه السلام در ماه رمضان رخ می دهد و بعد خروج (قیام) ایشان در عاشورای ماه محرم علنی، خواهد شد. و به عبارت دیگر: ابتدا خروج سفیانی در سال فرد قمری خواهد بود، و بعد ظهور امام عصر در ماه رمضان سال زوج قمری، اتفاق می افتد. و در نهایت قیام امام عصر، در محرم سال فرد قمری، برای جهانیان آشکار میشود.

بین خروج سفیانی در رجب و ظهور امام مهدی علیه السلام در ماه رمضان، 15 ماه (حمل ناقه) فاصله است، و بین خروج سفیانی در ماه رجب و قیام (خروج) امام عصر در ماه محرم، 18 ماه و 17 روز (15 ماه + 3 ماه و 17 روز) فاصله است.

شخصا ادعای صلاحیت اظهارنظر در این مبحث را ندارم و علمش را به اهلش واگذار میکنم. اما اگر حدیثی که در بالا آورده‌ام درست باشد و ظهور و قیام بقیه‌الله ۶ ماه پس از خروج سفیانی در رجب باشد، با توجه به اینکه ماه رجب ماه هفتم سال قمری است، احتمال خروج سفیانی در ماه رجب سال قمری زوج (۲، ۴، ۶، ۸ مثلا ۱۴۳۸) را هنوز محتمل میدانم.

در همان ایام قیام سفیانی جنگهای بزرگ جهانی که از آن به مرگ سرخ تعبیر شده، و شیوع طاعون که از آن با نام مرگ سفید یاد شده، رخ خواهند داد که در اثر آن دو سوم جمعیت جهان نابود خواهد شد.

درباره سرزمین شام چنین آمده است که سه گروه قبل از ظهور قائم، در آن سرزمین نبرد میکنند: ابقع، اصهب و سفیانی. ابقع یعنی سیاه و سفید که احتمالا مشخصه پرچم این گروه است و نه ظاهر فردی رهبر آن. پرچم های سیاه با نقش سفید و یا برعکس در حال حاضر توسط گروههای داعش و النصره در سوریه استفاده میشود. اصهب یعنی آنکه در سفیدی پوست او سرخی باشد. این هم میتواند علامت پرچم باشد. دو رنگ از 3 رنگ پرچم دولتی سوریه سرخ و سفید است. در روایات رنگ پرچم سفیانی نیز سرخ ذکر شده است. در کتاب غیبت نعمانی چنین آمده که نشانه خروج سفیانی این است که زلزله ای در دمشق رخ میدهد و سمت غربی مسجد دمشق فرو میریزد.

ماه رجب امسال حدود ۱۰ فروردین شروع میشود. شخصا در این ماه اخبار را با دقت بیشتری دنبال میکنم. بعضی مواقع اخبار تحرکات نظامی و سیاسی یا اصلا در رسانه‌های مهم مطرح نمیشود و یا با تاخیر زیاد منتشر میشود. اما خبرهایی مانند خبر زلزله را همه خواهند شنید.

از آن رو که اتاق فکر مذکور وابسته به محافل محافظه‌کار است، احتمال زیادی وجود دارد که هیئت حاکمه جدید آمریکا توصیه‌های آنها را اجرایی کند و تمام توان خود را برای قدرت گرفتن سفیانی بکار گیرد.