باسمه تعالی

اخبار کودتای ترکیه از اول شب گذشته تمام خبرگزاریهای دنیا را به خود مشغول کرده است. خبرهایی که از شکست کودتا شنیده میشود، درواقع جزء یک عملیات روانی است تا عاملان کودتا را از ادامه کار ناامید کند. این ادعا که رهبری ارتش با این کودتا هماهنگ نبوده و فقط گروهی متمرد در آن نقش دارند، قابل قبول نیست.چون اجرای چنین کودتایی در وسعت کشوری مانند ترکیه نمیتواند کار یک اقلیت متمرد باشد و قاعدتاً باید بخش عمده‌ای از ارتش در این کار سهیم باشند. هنوز مشخص نیست کدام طرف دست بالاتر را در میدان دارد و سئوال مهم این است که چه انتظاری از این وقایع می‌شود داشت؟

مرور حوادث ماههای اخیر

اردوغان پس از حادثه چند ماه گذشته سرنگونی هواپیمای سوخوی ۲۴ روسی ادعا کرده بود که ترکیه به کمک متحدان خود میتواند یک هفته‌ای مسکو را فتح کند. اما به تدریج به این مطلب پی برد که آمریکا اساساً متحد قابل اتکایی نیست. آمریکا عزم خود را برای تغییر نقشه خاورمیانه، و در مرحله اول تشکیل کردستان مستقل، جزم کرده است و این با منافع ترکیه در تضاد است. به علاوه اگر ترکیه از نظر نظامی با روسیه درگیر میشد، آمریکا دخالتی نمیکرد، چون آمریکا فقط جایی عکس‌العمل نشان میدهد که منافع خودش در خطر است و بی‌ثباتی در کشورهای منطقه خاورمیانه به پیشبرد طرح آمریکا برای تغییر نقشه منطقه کمک میکند.

چند ماه پیش در مقاله‌ای دیگر نوشته بودم که یک سردرگمی استراتژیک در سیاست خارجی ترکیه دیده می‌شود و ترکیه بجای مقابله با تهدیدها، حوادث منطقه را فرصتی برای بسط دامنه نفوذ خود میبیند. در حالی که اگر طرح آمریکا در سقوط نظام حاکم بر سوریه به نتیجه برسد و بتواند دولت مستقل کرد را تاسیس کند، تمامیت ارضی ترکیه تهدید خواهد شد و اغتشاش و درگیری به داخل ترکیه هم سرایت خواهد کرد. بنابراین به نفع ترکیه است که سیاستهای منطقه ای خود را با ایران هماهنگتر کند و دست از دشمنی با سوریه بردارد.

ظاهراً چند ماهی طول کشید که اردوغان و حزبش به این اشتباه استراتژیک خود پی ببرند و سعی کنند که پیوندهای خود را با دیگر دولتهای همجوار بهبود دهند. به خاطر دارم دو ماه پیش که احمد داووداوغلو از نخست وزیری ترکیه استعفا داد، تحلیلگران سیاسی چنین بیان میکردند که این استعفا در اثر سیگنالی است که آمریکا به او درباره سقوط قریب الوقوع اردوغان داده است. او هم با اطلاع از اینکه آمریکا دیگر تمایلی به ادامه حیات سیاسی اردوغان ندارد، از این قطار سیاسی پیاده شده تا فرصتهای آتی را از دست ندهد. ماه گذشته هم که اردوغان برای شرکت در مراسم درگذشت محمدعلی کلی به آمریکا رفت، با استقبال سردی روبه‌رو شد و در هیچ قسمتی از مراسم، وقتی برای اینکه او بتواند تسلیت خود و ملتش را ابراز کند، در نظر نگرفتند. پیامی که او از این کار دریافت کرد این بود که آمریکایی ها دیگر تمایلی به او ندارند. لذا بدون درنگ از آمریکا خارج شد و به ترکیه بازگشت.

پس از آن هم برنامه بهبود روابط ترکیه با روسیه و حتی سوریه و عراق پیش رفت و عزم دولت ترکیه در مقابله با استقلال کردستان به حکومت بارزانی ابلاغ شد. طبیعتاً آمریکا که این چرخش سیاست را مزاحم اجرای نقشه های خود می‌یابد، باید در به هم ریختن اوضاع ترکیه تلاش کند. هنگامی که دو هفته پیش عملیات تروریستی در فرودگاه آتاتورک استانبول، حدود ۴۰ نفر را کشت، بعضی کارشناسان چنین ادعا کردند که این انفجارها در‌ واقع توسط سیا انجام شد و برای اخطار به ترکیه جهت جلوگیری از ادامه تغییر سیاستهای خود بود. اما به هر حال ادامه همراهی با آمریکا و ناتو، چیری جز خسارت برای ترکیه به همراه ندارد. دیگر کشورهای اروپایی هم قانونی را تصویب کردند که هرگونه انکار کشتار ارامنه توسط ترکیه در سال ۱۹۱۵ جرم محسوب میشود. همه این‌ها نشان از این دارد که برای ترکیه هیچ سودی در همسویی بیشتر با غرب متصور نیست.

آمریکا برای جلوگیری از اینکه روند تغییرات سیاسی منطقه به جایی برسد که امکان پیشبرد نقشه‌اش در تغییر نقشه کشورهای خاورمیانه از بین برود، احتیاج به این دارد که ترکیه را درگیر مسایل داخلی کند. کودتای اخیر هم چه توسط مافیای گولن برنامه‌ریزی شده باشد و چه توسط گروهی دیگر، برای این است که ترکیه را به هم بریزد. مشکل آمریکا فقط با شخص اردوغان نیست، بلکه اساساً وجود دولت مقتدر مرکزی، چه سکولار و چه اسلامی، امکان اجرای موفقیت‌آمیز نقشه آمریکا در تغییر نقشه منطقه را کم میکند. شاهد اینکه کشورهای غربی از وقوع این کودتا اطلاع داشتند این است که سفارت فرانسه، از دو روز پیش به بهانه احتمال وقوع حوادث تروریستی در ترکیه، فعالیتهای کنسولی خود را در ترکیه تعطیل کرده بود.

صرفنظر از اینکه نتیجه کودتای اخیر چه باشد و کدام طرف به عنوان پیروز میدان معرفی شود، آنچه مسلم است این است که ترکیه برای مدتی طولانی گرفتار تسویه حسابهای داخلی و هرج و مرج خواهد بود و این فرصت خوبی برای آمریکا در پیشبرد نقشه استقلال کردستان و پس از آن تغییر نقشه بقیه کشورهای خاورمیانه خواهد بود.