باسمه تعالی

احتمالاً تا بحال در موقعیتی بوده اید که در آن یکی از دوستان و یا آشنایان بیان میکند که دوست داشت آنقدر پول داشته باشد که دیگر به این نیاز نداشته باشد که درباره خرج و هزینه چیزی فکر کند و برای دخل و خرج خود برنامه‌ریزی و حساب و کتاب کند. اگر منظور این فرد این باشد که برای گذران امور خود احتیاج به دیگران نداشته باشد، چنین بینیازی غنا (به کسر اوّل و الف مقصوره) نامیده می‌شود که امری مثبت و در مقابل طمع است و از جمله فضائلی است که موجب تقرب به خداي سبحان است. اما اگر آدم به دنبال این باشد که بتواند هر کاری که دلش خواست بکند، این استغناء نامیده میشود که مقدمه طغیان است و عاقبت خوشی برای آن فرد نخواهد داشت. بنابراین در این مقاله مختصری درباره معنی اصلی کلمه استغناء و تفاوت آن با غنا شرح میدهم.

بینیازی از مردم به نحوی که آدم مجبور نباشد با حسرت به آنچه در دست دیگران است، نگاه کند و نیازی به این نداشته باشد که در برابر دیگران کرنش و تواضع کند تا شاید سودی به او برسد، غنا نامیده میشود. آیه 8 سوره ضحی خطاب به رسول الله می فرماید:

وَوَجَدَكَ عَائِلًا فَأَغْنَىٰ

و تو را تهیدست یافت و آنگاه بی نیاز کرد

احساس غناء در‌واقع یک احساس درونی است و انسان برای رسیدن به آن، نیازی به اینکه چیزی به او بدهند ندارد. البته معمولاً آدمهای عادی وقتی چنین احساسی را تجربه میکنند که فکر کنند دارائی آن‌ها کمتر از دیگران نیست. اما بدون داشتن چیزی هم می‌شود به این مقام رسید. کافی است که انسان وعده الهی درباره اینکه تأمین نیازهای بشر را خود رب جلیل به عهده گرفته، باور کند.

مرحوم كليني در جلد ۳ کتاب الكافي باب الإستغناء عن الناس حدیثی را از حضرت سید الساجدین (ع) نقل کرده به این مضمون:

همه خوبیها را در قطع طمع از آنچه در دست مردم است ديدم و هر که در چیزی امید به مردم نداشته باشد و امر خدا را در هر کاری به خدا واگذارد خدای تعالی در هر چيزي او را اجابت كند.

هر وسیله خانگی که میخریم، یک کتابچه راهنما دارد که با خواندن آن میتوانیم آن وسیله را درست استفاده کنیم. قرآن کتابچه راهنمای انسان است تا هم خود را بهتر بشناسد و هم راه کمال خود را بهتر پیدا کند. قرآن در سوره علق چنین میفرماید:

كَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَىٰ أَن رَّ‌آهُ اسْتَغْنَىٰ

(ترجمه من) براستی که انسان وقتی خود را در وضعیت بینیازی ببیند، سرکش شده و طغیان میکند.

خود را ذاتاً غنی و بینیاز دانستن اقتضای طغیان و عدوان و استکبار است. قرآن به عنوان کلام خالقی که انسان را خلق کرده، این هشدار را به انسان میدهد که پشت سر طلب بینیازی و جمع آوری مال، طغیان قرار دارد. عمر انسان بسیار کوتاه است و باید این عمر را در طلب زاد و توشه آخرت صرف کند. اگر انسان به دنبال این باشد که آنقدر ثروت داشته باشد که هر کاری دلش خواست بکند، از هدف اصلی خود باز مانده است. اگر انسان به دنبال این باشد که با جمع آوری مال، دنیای مادی خود را جاودانه کند، باید بداند که چنین آرزویی علاوه بر اینکه حکیمانه نیست، دست یافتنی هم نیست.

سوره همزه آیه ۲ و ۳ میفرماید

الَّذِي جَمَعَ مَالًا وَعَدَّدَهُ يَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ

یعنی: همان که ثروتی فراهم آورده و [پی در پی] آن را شمرد [و ذخیره کرد.] گمان می کند که ثروتش او را جاودانه خواهد کرد.

قرآن درباره علت حساب و کتاب داشتن روزی آدمیان در سوره شوری آیه ۲۷ چنین میفرماید:

وَلَوْ بَسَطَ اللَّـهُ الرِّ‌زْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْ‌ضِ وَلَـٰكِن يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ‌ مَّا يَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ‌ بَصِيرٌ‌

و اگر خدا روزی را بر بندگانش وسعت دهد، در زمین سرکشی و ستم کنند، ولی آنچه را بخواهد به اندازه نازل می کند؛ یقیناً او به بندگانش آگاه و بیناست.

اگر ما روز اولی بود که به زمین هبوط کرده بودیم و چنین چیزی را از قرآن میشنیدیم، حکم خالق قطعاً برای ما کافی بود و جایی برای شک و شبهه در آن نمیماند. اما ما هم در نفس خود و هم در اطرافیان خود و هم در نسل های گذشته مثالهای زیادی را سراغ داریم که نشان میدهد وقتی انسان به پست و مقام ومنصب و ثروتی دست بیابد، میتواند از خود بیخود شده و طغیان کند.

در سوره لیل کلمه بخل را همردیف آرزوی جمع آوری مال و استغناء آورده که نفی خوبیها و به عسرت و سختی افتادن در دنیا و آخرت را به دنبال دارد.

وَأَمَّا مَن بَخِلَ وَاسْتَغْنَىٰ وَكَذَّبَ بِالْحُسْنَىٰ فَسَنُيَسِّرُ‌هُ لِلْعُسْرَ‌ىٰ وَمَا يُغْنِي عَنْهُ مَالُهُ إِذَا تَرَ‌دَّىٰ

و اما کسی که [از انفاق ثروت] بخل ورزید و خود را بی نیاز نشان داد، و وعده نیکوتر را تکذیب کرد، پس او را برای راه سخت و دشواری [که سلب هرگونه توفیق از اوست] آماده می کنیم، و هنگامی که [به چاه هلاکت و گودال گور] سقوط کند ثروتش [چیزی از عذاب خدا] را از او دفع نمی کند.

رب جلیل روزی همه مخلوقات خود را تضمین کرده است

بر اساس دلایل عقلی و نقلی فراوان، رزق و روزی همه جانداران به ویژه انسان، توسط خداوند ضمانت شده است و به هر طریق ممکن به آنان خواهد رسید. از سوی دیگر، در آیات و روایات فراوانی، روزی دهنده تنها و تنها خداوند دانسته شده و بر این موضوع تأکید فراوان شده است.

قرآن کریم، در آیه 58 سوره ذاریات میفرماید:

اِنَّ اللّه َ هُوَ الرَّزاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتینُ

یعنی تنها خداوند، روزی دهنده و صاحب قوت و قدرت است.

این یک جمله اسمیه است که با بکارگیری ضمیر «هو»، استفاده از صیغه مبالغه «رزّاق» به جای بکارگیری واژه رازق، و نیز تأکید بر قدرتمند بودن حق تعالی (ذوالقوة المتین)، بر منحصر بودن رازق هستی در خداوند متعال تأکیدی تمام دارد.

آیه ۶ سوره هود چنین است:

وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الْأَرْ‌ضِ إِلَّا عَلَى اللَّـهِ رِ‌زْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّ‌هَا وَمُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ

هیچ جنبنده ای در زمین نیست مگر اینکه روزی آن بر عهده خداست و محل زیست (دوران حیات) و محل دفن(پس از ممات) او را می داند. همه اینها در کتاب روشنی (به نام لوح محفوظ، موجود و مضبوط ) است.

نتیجه

انسان باید دریابد که مدت محدودی در این نشئه مادی زندگی میکند که پس از آن ابدیت را به دنبال دارد. پس باید برای زندگی جاوید خود توشه ای فراهم کند. تنها توشه ای که از این عالم میتوان برد، همان عمل انسان و کارهای خیری است که انجام داده است. تأمین نیازهای مادی اصلی را خود رب جلیل تضمین کرده است. بنابراین انسان هرچند که لازم است برای کسب روزی خود تلاش کند، نیازی به دل نگرانی و غصه خوردن در امور دنیایی ندارد. بلکه با توکل به رب جلیل و اعتماد داشتن به قدرت الهی در تحقق وعده خود، میتواند آسوده خاطر به دنبال تحصیل آخرت باشد.