ماجرای دستگیری تفنگداران آمریکایی چه بود؟
تاریخ نشر:باسمه تعالی
یکی از مهمترین خبرهای هفته گذشته این بود که در روز سه شنبه مورخ 94/10/22 دو فروند شناور رزمی آمریکایی حامل ده تفنگدار مسلح که وارد آب های سرزمینی جمهوری اسلامی ایران در حوالی جزیره فارسی شده بودند، توسط واحدهای شناوری رزمی منطقه دوم نیروی دریایی سپاه توقیف و به جزیره فارسی منتقل شدند. عکس دستگیری تفنگداران آمریکایی در حالی که به زانو درآمده و دستهای خود را روی سر خود، به نشانه تسلیم، گذاشته بودند در همه دنیا منتشر شد. این ماجرا جزئیاتی داشت که هیچ کدام از طرفین، البته با دلایلی متفاوت، تا کنون مایل نبوده درباره آن توضیح دهد.
تفنگداران آمریکایی در بازجویی های خود بیان کرده بودند که دستگاههای هدایت و ناوبریGPS هر دو قایق از کار افتاده بود و موقعیت اشتباهی را نشان میداد و آنها قصد نداشتند وارد آبهای ایران شوند. به علاوه دستگاههای مخابراتی دیگر آنها هم از کار افتاده بود و امکان تماس با کشتی های دیگر را هم نداشتند. موتور یکی از قایقها هم ایراد فنی داشته و خدمه قایقها مشغول برطرف کردن آن بودند. هرچند با حساب احتمالات، احتمال رخداد این همه مسئله در آن واحد صفر نیست، اما چنین اتفاقی معمولا طبیعی نمیتواند باشد. اینکه دستگاههای ناوبری یکی از قایقها خراب شود، محتمل است. اما کار نکردن هردوی آنها و آدرس اشتباه دادن هردو، حاکی از هدف جنگ الکترونیک قرار گرفتن است. احتمال خرابی دیگر دستگاههای مخابراتی هر دو قایق درست در زمانی که دستگاههای راهبری از کار افتاده، تقریبا نزدیک به صفر است. احتمال اینکه موتور قایق هم همزمان با اتفاقات دیگر، از کار بیافتد، احتمال طبیعی بودن این اتفاقات را نزدیک به صفر میکند.
تکنیک GPS Spoofing این است که درست معادل همان سیگنالی که از ماهواره های GPS فرستاده میشود را چند برابر قویتر به طرف هدف بفرستند، بعد از مدتی که هدف مورد نظر تغییر محسوسی در سیگنالهای دریافتی حس نکرد، به تدریج اطلاعات آن سیگنالها را به نحوی تغییر دهند که هدف موقعیت دیگری را غیر از آنچه که از ماهواره های اصلی قرار بود دریافت کند، گرفته و در تشخیص موقعیت خود دچار اشتباه شود. دستگاههایی که GPS غیر نظامی را به اشتباه می اندازند، چند سالی است که به بازار عرضه شده و قابل خرید است. هک کردن GPS نظامی هم کمی مشکل تر است، اما عملی است.
از دسامبر سال 2011 که پهپاد RQ170 در ایران به زمین نشانده شد، بحث هک کردن GPS در رسانه ها مطرح شد. البته به زمین نشاندن آن پهپاد جزئیاتی داشته که به این زودی بعید است اطلاعات آن در دسترس مردم قرار گیرد. چند سال پیش در مقاله ای دیگر در این باره نوشته بودم. قاعدتا برای تحت کنترل درآوردن آن پهپاد، باید اول با ارسال نویز و یا به اصطلاح Jamming اول ارتباط پهپاد با خلبان از راه دور را قطع کرده باشند تا پهپاد به صورت خودکار مسیر را ادامه دهد. بعد با به اشتباه انداختن واحد GPS کاری کنند که پهپاد فکر کند که نزدیک پایگاهی است که قرار است در آن فرود بیاید تا بطور خودکار فرود را خودش انجام دهد. ظاهرا اطلاعاتی که آن پهپاد از ارتفاع باند فرود داشته، کمی با ارتفاع جایی که در آن فرود آمده فرق داشته است و همین مطلب باعث شده که فرود آسانی نداشته باشد و کمی ضربه بخورد. از آن زمان این مبحث دستمایه چند تحقیق دانشگاهی شده که به چه طریق یک پهپاد را گول بزنند تا بشود اطلاعات ارتفاع باند فرود را به آن فهماند و فرود آسان تری انجام داد.
آمریکایی ها حتی آن زمان که RQ-170 شکار شد، نخواستند توان بالای جنگ الکترونیک ایران را باور کنند. حادثه ای که اخیرا برای قایقهای آمریکایی رخ داد، شاید فقط تلنگری برای آنها باشد تا در تهدیدهای خود محتاطانه تر عمل کنند.
روش اینکه دستگاه های ناوبری GPS را به اشتباه بشود انداخت، کاملا شناخته شده است و در مقالات متعدد دانشگاهی میشود آنرا یافت. روش از کار انداختن دستگاههای مخابراتی هم از نظر تئوری خیلی ساده است و کافی است که سطح نویز را آنقدر بالا ببریم تا سیگنالی قابل دریافت نباشد. اما بحث از کار انداختن موتور قایق از فاصله چند کیلومتری، متفاوت است. به یاد دارم چند سال پیش روشی در حال توسعه بود که ماشین ها و یا هلیکوپتر پلیس بتوانند توسط یک پالس متمرکز و قوی الکترومغناطیس، موتور ماشین مورد نظر در حال حرکت در جاده را بطور موقت از کار بیاندازند. محدودیت این روش این بود که فاصله بین سلاح الکترومغناطیس و ماشین هدف بیش از چند ۱۰ متر نمیتوانست باشد. به علاوه ماشین های قدیمی که سیستم جرقه آنها الکترونیکی نیست، توسط این سلاح از کار نمی افتند.
سلاح های پالس الکترومغناطیس غیر هسته ای که آمریکا توسعه داده است، بسیار سنگین و حجیم هستند و تا جایی که اطلاع دارم مورد مصرف آنها این است که توسط هواپیما یک یا دو عدد از آنها تا نزدیکی ساختمان هدف، که مثلا مرکز فرماندهی دشمن باشد، حمل شود و پس از رها شدن آن، بطرف هدف برود و نزدیک ساختمان با ایجاد یک پالس قوی، تمام دستگاههای الکترونیک آن مرکز را بسوزاند.
در سالهای اخیر خبرهایی از توسعه سلاح های پالس الکترومغناطیس توسط روسها منتشر شد که ادعا شده بود که توانسته اند چنین سلاحهایی را در سایز خیلی کوچک درست کنند. سال گذشته که روسیه شبه جزیره کریمه را ضمیمه خاک خود کرد،آمریکا ناو USS Donald Cook حامل سیستم دفاع هوایی ضد موشکهای بالستیک Aegis را برای قدرتنمایی به دریای سیاه فرستاد. ادعای این سیستم این است که با هدف قرار دادن تمام موشکهای حامل کلاهکهای هسته ای میانبرد دشمن، میتواند تک یا پاتک هسته ای آنها را خنثی کند. متعاقب آن یک هواپیمای سوخوی 24 با سلاح EMP یا پالس الکترومغناطیس چنان این ناو را از کار انداخت که برق کشتی هم قطع شد و همه سیستمهای دفاعی آنها از کار افتاد. هواپیمای روسی چندین بار از روی کشتی با فاصله کم عبور کرد و آنها حتی نتواستند با گلوله های ضد هوایی معمولی پاسخ دهند. همانطور که در عکس مشخص است، سایز بعضی از این نارنجکهای EMP در حد نارنجکهای انفجاری متداول است.
اما شخصا تا بحال مطلبی از اینکه چنین سلاحهایی را به نحوی طراحی کرده باشند که بشود یک موتور قایق را از فاصله چند کیلومتری از کار بیاندازند، نشنیده ام. برای چنین امری لازم است هم توان پالس تولید شده بالا باشد و هم متمرکز به طرف هدف هدایت شود.
برداشت شخصی ام از این ماجرا این است که این ماجرا افراد زیادی در دنیا را برآن خواهد داشت که درباره توان جنگ الکترونیک ایران تحقیقات جدی را دنبال کنند.
سلام
با تشکر از تحلیل مفیدتون.
معمایی با چنین مجهولاتی،به سختی قابل حل شدن است.در صورتی که ایران واقعا با جنگال توانسته این قایق را از کار بیندازد، چه هدف سیاسی و نظامی را دنبال میکرده؟
به شخصه حدس میزنم که در آستانه اجرایی شدن برجام و لغو برخی تحریم ها و بعد از آنهمه بیکفایتی مسئولان سیاست خارجی در پاسخ به تهدیدها و توهین های دشمنان، سپاه شخصا تصمیم به پاسخگویی گرفته و بدین وسیله برای دشمنان خط و نشان کشیده.
آیا ممکنه این مساله در مراجع تصمیم ساز ایالات متحده،تاثیر بگذاره و یا نمود اون رو در رقابت های انتخاباتی آمریکا بیشتر شاهد باشیم؟
سوال دیگری که مطرح است،این حرکت در راهبرد دفاعی ایران چه جایگاهی داره؟ چون ما قبلا شاهد رزمایش های موشکی و ... بودیم،اما در چند سال گذشته بیشتر شاهد تست موشک بودیم و رزمایش اخیر سپاه متمرکز بر دریا بود و این حرکت نظامی هم در دریا اتفاق افتاده.
ضمن عرض سلام و تشکر از عنایت جنابعالی به این وبلاگ
تا جایی که اطلاع دارم ایران در جریان برجام تعهدات خود را انجام داده و منتظر این بود که طرف مقابل نیز تعهدات خود در لغو تحریمها و آزادسازی اموال را عملی کند. اما این کار از دید آمریکایی ها در موضع ضعف قرار داشتن است و بنابراین شروع کرد به دبه کردن و تحریمهای جدید اعمال کردن. بنابراین لازم بود که به آنها گوشزد شود که هزینه تخلف آنها بالا است و اگر کار به برخورد برسد، احتمالا آنها برنده جنگ نخواهند بود. البته فکر نمیکنم در این ماجرا بشود اعتباری برای دولت ایران و مسئولین سیاست خارجی قائل شد.
دیپلماسی واقعی یعنی این که به دشمن بفهمانی که هوس دبه کردن نکند.
شخصا فکر نمیکنم این ماجرا دستمایه رقابتهای ریاست جمهوری آمریکا شود. قاعدتا باید سعی کنند که اصل قضیه فراموش شود. چون اگر به آن بپردازند، نقاط ضعف نظامی آمریکا بیشتر در معرض افکار عمومی قرار خواهد گرفت.
شخصا همه تکنولوژی های ۲۰۰ سال اخیر را ضعیفتر از آن میبینم که بشود از نظر راهبرد دفاعی روی آن حساب کرد. سرنوشت جنگ واقعی را مانند قدیم، سرباز در میدان جنگ تعیین میکند. نه تکنولوژی
حادثه اخیر باعث خواهد شد که آمریکا و دیگران، سیستم های خود را در برابر چنین حملاتی مقاوم تر کنند. به علاوه تجهیزات نظامی ایران هم در برابر چنین حملاتی آسیب پذیر است. بنابراین از نظر استراتژیک نمیشود روی کارآیی هیچکدام از این ابزارها حساب کرد. اگر تفنگداران آمریکایی مانند دریانوردان قدیمی آموزش جهت یابی در دریا را دیده بودند، گول دستگاههای راهبری خود را نمیخوردند. چون از روی موقعیت خورشید باید میفهمیدند که به چه جهتی در حال حرکت هستند.
یکی از تبعات این حادثه این است که در کوتاه مدت آمریکا نمیتواند روی کارآیی هیچکدام از موشکهای کروز و یا موشکهای دوربرد خود، در صورت بروز جنگ با ایران، حساب کند. چون به همین روشها میشود آنها را از هدف خود منحرف کرد.
با سلام و تشکر از طرح موضوعتون، بنده فکر می کنم جریان خارج شدن مسیر تفنگداران آمریکایی نه اتفاقی بوده و نه کار ایران، این ماجرا رو تندروهای افراطی و جناح های مخالف اوباما که اعم هستند از احزاب جمهوری خواه و ایادی اونها تو منطقه رقم زدن که، اوباما رو در سخنرانی سالانه خودش مغلوب و منزوی کنن و ازش امتیاز بگیرن و اینکه بعید نیست که اسرائیل از این تکنولوژی در راستای ایران هراسی استفاده کرده باشه، البته هر دسیسه ای که بود بدست مسئولان سیاسی و لشکری ایران به خوبی کنترل شد و برای ما افتخارآمیز و عزتمندانه تموم شد.(صلوات)
ضمن عرض سلام و تشکر از عنایت جنابعالی به این وبلاگ
تا آنجایی که اطلاع دارم، نظامی های آمریکا نمیگذارند دعواهای سیاسی استقلال و اعتبار آنها را خدشه دار کند.
این ماجرا قطعا اعتبار آنها را زیر سئوال برد و هزینه های زیادی را برآنها تحمیل خواهد کرد.
دعواهای سیاسی داخل آمریکا فقط برای سرگرم کردن مردم است و در عرصه سیاست خارجی هم فقط احزاب نقش پلیس خوب و پلیس بد را بازی میکنند.
اما در عمل همه از یکجا فرماندهی میشوند.
ضمن عرض سلام،
من قصد ندارم چنین وانمود کنم که همه چیز را میدانم. در اینجا هم صحبت از احتمالات کرده بودم و کمی مطلب را از نظر فنی توضیح داده بودم.
اما آنچه که میدانم این است که سرمایه آمریکا ابهت نظامی اش است و این مطلب را حتی اوباما در سخنرانی سالانه اش تاکید کرده بود. اگر کسی در داخل آمریکا بخواهد بهر دلیل کاری کند که این ابهت نظامی زیر سئوال برود، به شدیدترین وجه سرکوب میشود. در این ده روزی که از ماجرا گذشت، چنین اتفاقی در داخل آمریکا گزارش نشده، پس میشود نتیجه گرفت که به توطئه داخلی ویا متحدان خود شک ندارند.
اما از نظر فنی عملیات جنگ الکترونیکی به این پیچیدگی فقط کار کشورهایی میتواند باشد که در خلیج فارس علاوه بر توان فنی، حضور نظامی نیز دارند. این کار را با یک پهپاد از ارتفاع بالا و یا یک قایق کوچک نمیشود مدیریت کرد.
ایران تا بحال چند بار با چنین صرب شست نشان دادن هایی توانسته اسراپیل و یا آمریکا را از تصمیم حمله منصرف کند. بنابراین انگیزه چنین کاری را میتواند داشته باشد. از نظر توان فنی نیز میدانم که این توان را دارد.
فقط در مورد سلاح EMP نمیدانم به چه برد و توانی دست یافته اند.
سلام
مطالبتون فوقالعادس
لطفا درباره بلوبیم و MK Ultra هم مطلبی بنویسید!
ضمن عرض سلام،
از عنایت جنابعالی متشکرم. معمولا روی مواردی وقت میگذارم که اولا دیگران اطلاعرسانی مناسب نکرده باشند، دوما اصل موضوع قسمتی از جنگ روانی دشمنان نباشد. بعضی از این پروژهها واقعی است، اما خود سازمانهای اطلاعاتی غربی توسط لشکری از رسانههای به ظاهر دگراندیش، درباره آنها مطالب اغراقآمیز پخش میکنند تا مردم عالم اینطور احساس کنند که مقاومت در برابر قدرت غرب بیفایده است.