باسمه تعالی

قبلا هم درباره روند انحطاط اخلاقی و اجتماعی در ژاپن نوشته بودم. شخصا غرض و کینه ای با مردم ژاپن ندارم. ژاپنی ها از بسیاری جهات اخلاقی و تمدن از ملتهای دیگر بهتر هستند، اما رویه آنها در پذیرش سلطه فرهنگی غربیها باعث شده که دست غربیها در تخریب زیربناهای اخلاقی این ملت باز باشد. هدف غرب این است که ژاپن دیگر توان عرض اندام در برابر آنها را نداشته باشد. بعضی مطالب مانند شیوع خودفروشی دختران دبیرستانی، آن هم با لباس فرم مدرسه، خیلی قابل نقل نیست. بنابراین در اینجا فقط به ذکر نمونه کوچکی کفایت میکنم. با انقراض نسل سامورائی ها و از بین رفتن فرهنگ جنگ آوری در بین مردان ژاپنی، لطافت زنانه و گوشه گیری، مشخصه مردان کنونی ژاپن شده است. این مطلب تا به اندازه ای است که پیدا کردن مردی که مانند قدیم دارای خصوصیات مردانه باشد، کار ساده ای نیست.

طبیعت دختران ژاپنی، مانند همه بانوان دیگر عالم، این است که شجاعت و قدرت و در یک کلام مردانگی را برای جنس مخالف خود می پسندند. همین خصوصیات یک مرد است که او را در تامین زندگی و حمایت و حفاظت از خانواده قابل اعتماد میکند و باعث میشود که در نزد جنس مخالفشان به عنوان شریک بالقوه زندگی مطرح شوند.

اما مردانگی با همه جلوه های آن در ژاپن بی فروغ شده است و مردان ژاپنی دیگر به دنبال تشکیل خانواده نیستند. همین کمبود مردی و مردانگی در بین ژاپنی ها باعث شده که دختران ژاپنی به این کمبود به طرزی عجیب عکس العمل نشان دهند. تعداد زیادی دختر هر روز به باغ وحش سر میزنند تا گوریل نر جوان و قوی این باغ وحش را تماشا کنند. این گوریل با قیافه خشن و با هیبت خود، هزاران دختر ژاپنی را عاشق خود کرده است و عکس ها و فیلمهای او در بین آنها دست به دست میشود.

من در عجبم از کار خانمهای فمینیستی که زحمت فراوانی میکشند که به مردان ثابت کنند که میتوانند از آنها مردتر باشند. اما وقتی به آنچه میخواستند میرسند، حسرت فقدان مردانگی را میخورند.