جهان نیوز - مهدی محمدی: هنوز جوهر توافق وین خشک نشده است که آمریکایی‌ها دبه کردن را آغاز کرده‌اند. اگر این توافقی مبتنی بر راستی‌آزمایی است نه اعتماد، همین حالا، در حالی که به زحمت یک هفته از زمان توافق می‌گذرد، امکانی برای راستی‌آزمایی این موضوع وجود دارد که برجام عاقبت به خیر نخواهد شد. شرکای آمریکا در داخل ایران، خیلی زود باید خلسه ناشی از توافق را کنار بگذارند. این یک امر اختیاری نیست، جبر ناشی از شراکت با طرفی چون آمریکاست.

اکنون پیش‌نویس یک قطعنامه روی میز شورای امنیت است – و می‌گویند امروز درباره آن رای‌گیری خواهد شد- که قبل از هر چیز برجام را به طرز مضحکی نادیده می‌گیرد و نقض می‌کند.

۱- این قطعنامه هم برجام و هم زمان‌بندی اجرای آن را تایید می‌کند. با صدور این قطعنامه برجام نه یک توافق چندجانبه میان ایران و چند کشور دیگر، بلکه بخشی از تعهدات بین‌المللی ایران خواهد بود. سوال این است: در این صورت دیگر طی شدن فرآیند قانونی در ایران عملا چه معنایی دارد و آیا توافق بر سر صدور چنین قطعنامه‌ای چند روز پس از اعلام توافق، معنایی جز بازیچه قرار دادن فرآیند قانونی بررسی برجام در داخل کشور دارد؟

۲- در حالی که بنا بود متن این قطعنامه به‌گونه‌ای نوشته شود که به قطعنامه‌های غیرقانونی پیشین شورای امنیت علیه برنامه هسته‌ای ایران مشروعیت نبخشد، نه فقط از آن قطعنامه‌ها یاد می‌کند، بلکه آن قطعنامه‌ها را رزرو نگه می‌دارد تا هر زمان که غربی‌ها خواستند رژیم تحریم‌ها را احیا کنند، همه تحریم‌های مندرج در آنها را یکجا از سر بگیرند؛ بنابراین تنها اتفاقی که در اینجا نیفتاده خاتمه بخشیدن به آن قطعنامه‌هاست.

۳- متن برجام می‌گوید اجرای کامل آن ماهیت صرفا صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای ایران را تضمین خواهد کرد. قطعنامه شورای امنیت این وعده برجام را ساده و آسان پس می‌گیرد و در پاراگراف ۸ اجرایی می‌گوید حتی اگر برجام کاملا اجرا شود، باز هم این موضوع به حل مساله ماهیت برنامه هسته‌ای ایران صرفا کمک خواهد کرد، نه بیشتر. به زبان ساده‌تر، مطابق این قطعنامه، پس از ۱۰ یا ۱۵ سال از اجرای برجام، باز هم گفتن این جمله ساده از سوی آژانس که ماهیت برنامه هسته‌ای ایران صلح‌آمیز است، از ایران دریغ خواهد شد.

۴- زمان پایان قطعنامه ۱۰ ساله است. اولا وندی شرمن همین دیروز گفته است کشورهای ۱+۵ توافق کرده‌اند بلافاصله پس از این ۱۰ سال دوباره قطعنامه دیگری صادر کنند و محدودیت‌ها را تمدید نمایند و ثانیا حتی اگر در انتهای این ۱۰ سال واقعا این قطعنامه پایان یابد، این امر با زمان‌بندی ظاهری ۸ ساله محدودیت ظرفیت غنی‌سازی در برجام در تناقض است. بیایید خوش‌بینانه فرض کنیم زمان محدودیت غنی‌سازی در برجام پس از ۸ سال پایان یافته است؛ با وجود این قطعنامه، ایران همچنان قادر به اینکه قدم از قدم بردارد نخواهد بود.

۵- پاراگراف ۲ اجرایی قطعنامه می‌گوید: زمانی که آژانس تقاضا می‌کند که بتواند همه مسائل باقیمانده را که در گزارش‌های آژانس مشخص شده، حل کند، ایران باید همکاری کاملی داشته باشد. این بند ایران را ملزم می‌کند با هر درخواست آژانس برای حل مسائل باقیمانده همکاری کامل کند. این امر حتی به شروط مقرر در برجام از جمله مکانیسم‌های یک‌سویه حل اختلاف مشروط نشده و عملا دست آژانس را برای هر نوع درخواستی از ایران – صرف‌نظر از توافقی که ۱+۵ کرده - باز می‌گذارد.

۶- یکی از عبرت‌آموز‌ترین بندهای این قطعنامه، مکانیسم بازگشت‌پذیری تحریم‌هاست. در پاراگراف ۱۱ اجرایی آمده است در صورتی که هر یک از اعضای برجام گزارشی مبنی بر یک عدم پایبندی قابل توجه ارائه کند، شورای امنیت پیش‌نویس یک قطعنامه جدید برای تصمیم درباره بازگشت یا عدم بازگشت تحریم‌ها را ظرف ۳۰ روز به رای می‌گذارد.

پاراگراف ۱۲ اجرایی می‌گوید اگر در مهلت ۳۰ روزه مقرر، درباره قطعنامه‌ای رای‌گیری نشود، تحریم‌ها به طور خودکار بازخواهد گشت مگر اینکه کشور مدعی قبل از ۳۰ روز اعلام کند مساله حل شده است. در واقع در اینجا یک مکانیسم کاملا خودکار برای بازگشت تحریم‌ها تعبیه شده که خطری جدی برای امنیت ملی ایران در آینده خواهد بود. فقط در یک جمله، با این مکانیسم، عملا هر یک از اعضای برجام می‌تواند بازگشت تحریم‌ها را گروگان گرفته و در هر حوزه‌ای از ایران باج‌خواهی کند.

۷ - اما فاجعه‌بارترین بخش‌های این قطعنامه هنوز باقی مانده است. این فاجعه از تحریم‌هایی آغاز می‌شود که این قطعنامه بر برنامه موشکی ایران تحمیل می‌کند. در پاراگراف ۳ ضمیمه B آمده است: «از ایران خواسته می‌شود هیچ فعالیتی مرتبط با موشک‌های بالستیک طراحی شده با قابلیت حمل تسلیحات هسته‌ای صورت ندهد، از جمله شلیک هرگونه موشک با استفاده از چنین فناوری‌های مربوط به موشک‌های بالستیک، تا زمان ۸ سال پس از «روز پذیرش برجام» یا تا زمانی که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گزارشی ارائه دهد که «جمع‌بندی مبسوط» را تایید کند، بسته به اینکه کدام زودتر اتفاق افتد». این یک تحریم موشکی کامل برای کشوری چون ایران است که عملا همه انواع موشک‌های آن بالستیک محسوب می‌شود. برجام قرار بود مشکل هسته‌ای ایران را حل کند نه اینکه آن مشکل را مبهم بگذارد و مشکلی بزرگ‌تر برای برنامه موشکی ایران -که رکن توان دفاعی ماست- به‌وجود بیاورد.

۸ - در پاراگراف ۵ ضمیمه B این قطعنامه یک تحریم کامل تسلیحات متعارف علیه ایران نیز به مدت ۵ سال - چه برای صادرات و چه برای واردات- وجود دارد. این نیز به نوبه خود بدین معناست که اگر در این مدت فی‌المثل ایران از سوی داعش یا هر کشور خارجی مورد تهدید قرار گرفت، حتی حق نقل و انتقال سلاح برای دفاع از خود را هم ندارد!

اینها که آوردیم یک خلاصه بسیار ساده و گذرا از متن قطعنامه‌ای است که ظاهرا برای تایید برجام صادر می‌شود اما در واقع کار را از موضوع هسته‌ای بسیار فراتر برده و حوزه‌های نظامی و متعارف و بلکه امنیت آینده ایران را به مخاطره می‌اندازد. 

جالب این است که این پیش‌نویس متن ابداعی آمریکا نیست بلکه یک متن مذاکره شده است که ظاهرا تیم ایرانی با بند بند آن موافقت کرده است. توجیه دوستان هم این است که نقض قطعنامه به معنای نقض برجام نیست و ایران می‌تواند بدون نگرانی از اینکه متهم به نقض توافق شود، از اجرای قطعنامه سر باز بزند. ظاهرا دوباره به دوران کاغذ‌پاره دانستن قطعنامه‌ها منتها این بار از سوی دولت آقای دکتر روحانی بازگشته‌ایم! فقط این نکته ساده را باید تذکر داد که این قطعنامه برخلاف قطعنامه‌های پیشین، متنی است که دولت درباره آن مذاکره کرده و آن را پذیرفته است بنابراین کاغذپاره دانستن آن به سادگی اسلافش نخواهد بود.

ابتدایی‌ترین کار اکنون - حتی اگر عده‌ای می‌خواهند از توافق وین حراست کنند - این است که صدور این قطعنامه متوقف شود. در غیر این صورت، بعید است عمر توافق هسته‌ای به چند ماه برسد.