باسمه تعالی

در خبری که در سایت فوربس دیدم، فروش سالانه داروهای سرطان را صد میلیارد دلار، و رشد این رقم تا 4 سال دیگر را 50% برآورد کرده بود. همین ارقام سنگین سود شرکتهای بزرگ دارویی، برای ناامید کردن مردم از پیدا شدن راه حلی ساده برای درمان سرطان کافی است.

صد البته اگر نظر پزشکانی که به تجویز داروهای شیمی درمانی میپردازند را بپرسید، کار خود را موجه و مخالفان این روشهای درمانی را افرادی فاقد صلاحیت میدانند. اما اگر درآماری که توسط خود دست اندرکاران این حوزه تخصصی تهیه شده است دقت کنیم، توجیه این روشهای درمانی چندان آسان نخواهد بود.

یکی از توجیهاتی که برای تجویز این داروها دارند این است که در سال 1990 فقط نیمی از کسانی که شیمی درمانی میکردند، میتوانستند 5 سال بعد از تشخیص سرطان زنده بمانند. در حالی که در حال حاضر دو سوم این افراد 5 سال بعد از تشخیص زنده میمانند. آماری که در استرالیا تهیه شده این است که 60% کل کسانی که تشخیص سرطان داده میشوند، حتی بدون هیچ درمانی تا 5 سال بعد زنده میمانند. با این تفاوت که آثار مخرب شیمی درمانی باعث میشود که بیماران در سالهای بعد از درمان، زندگی دردناکی داشته باشند، ولی کسانی که این روش درمانی را بکار نگیرند، حداقل زندگی قابل تحمل تری را خواهند داشت. بنابراین آمار نشان میدهد که شیمی درمانی چندان کمکی به زنده ماندن بیشتر بیماران نمیکند.

به علاوه نقطه تمرکز توسعه داروهای جدید فقط بالا بردن درصد کسانی است که 5 سال بعد از تشخیص زنده میمانند و نه درمان بیماری. اگر همه بیماران در سال ششم بمیرند، از نظر معیارهای این حرفه هیچ نقطه ضعفی به حساب نمی آید. در این صنعت کسی به فکر پیشگیری از سرطان و یا درمان قطعی آن نیست، بلکه تمام تمرکز بر روی توسعه داروهایی است که مرگ بیمار را به تاخیر بیاندازد، حتی اگر بیمار بخش عمده ای از سلامتی و سیستم ایمنی خود را از دست بدهد. این تنها راهی است که میشود چنین درآمدهای سنگینی را از این بیماری بدست آورد.

در صد سال اخیر اطلاعات بسیار باارزشی در رابطه با عوامل سرطان زا و روشهای پیشگیری از آن وجود داشته است و با کسری از رقم فروش صد میلیارد دلاری داروهای سرطان، میشد اساسا ابتلا به سرطان را بسیار کاهش داد. به عنوان مثال آمار نشان میدهد که 97% مبتلایان به سرطان قبلا عصب کشی دندان کرده اند. بنابراین باید تحقیقات جامعی روی عصب کشی دندان و موادی که برای پر کردن آن استفاده میشود، انجام میشد و راههای کم خطرتری برای آن توسعه داده میشد. کم کردن مصرف آزبست و پلاستیک و حذف مواد افزودنی خوراکی و آگاهی دادن به مردم در رابطه با  خطرات چنین موادی، کمترین کارهایی است که میشود برای جلوگیری از شیوع این بیماری انجام داد.