باسمه تعالی

سیلیکون ولی (Silicon Valley) منطقه ای است که در حومه شهر سان فرانسیسکو قرار دارد و قطب فعالیتهای شرکتهای فنی آمریکا است و دفتر مرکزی اکثر شرکتهای بزرگ در آن منطقه قرار دارد. اما آنچه که واقعا در آنجا میگذرد با تصور عموم مردم کاملا متفاوت است.

تصوری که دستهای استعماری در گذشته در ایران تلاش داشتند که القا کنند این بود که تحقیقات دانشمندان و محققین در چنین شرکتهایی صرفا به منظور حل مشکلات بشر است. البته چنین تصویری هنوز در ذهن بسیاری از افراد باقی مانده است، بطوریکه برای بعضی ها هنوز این سئوال پیش می آید که توماس ادیسون با این همه خدمت به بشریت چرا به بهشت نخواهد رفت. مطلبی که هر صاحب عقل سلیمی که در این زمینه مطالعه کند، به سرعت درخواهد یافت این است که اساسا چیزی به نام خدمت به بشریت در قاموس این شرکتهای بزرگ وجود ندارد و مساله فقط تبدیل ارقام میلیونی به ارقام میلیاردی است.

مشکل اصلی در اینجا است که حرص و طمعی که صاحبان شرکتهای بزرگ دارند، علاوه بر اینکه تمام مرزهای اخلاقیات را درنوردیده، دیگر جایی برای عقلانیت هم نگذاشته است. به عنوان نمونه یکی از مواردی که با تصور عموم مردم از شرکتهای بزرگ فنی متفاوت است، استفاده روسای این شرکتها از مشاوران منجم است. درآمد منجمین حرفه ای در سیلیکون ولی یکی از بالاترین درآمدها است و هیچ قرارداد بزرگی بدون مشورت با این منجمین منعقد نمیشود. حتی در صورت موافقت آنها با انعقاد قرارداد، ساعت سعد و نحس امضای قرارداد را نیز باید آنها تعیین کنند.

یکی از مشکلات دیگری که در ماههای اخیر درباره آن زیاد بحث شد، استفاده وحشتناک از داروهای روانگردان (Psychedelic) و یا hallucinogenic در این شرکتها است. فردی به نام Tim Ferriss که ظاهرا فرد معروفی در بین شرکتهای بزرگ است و با بسیاری از روسای این شرکتها ارتباط دارد، ادعا میکند که تقریبا همه این افراد برای بالا بردن کارکرد مغز خود و افزایش خلاقیت و اخذ تصمیمات راهبردی، از یکی از انواع این داروهای روانگردان استفاده میکنند. بارزترین فردی که به استفاده زیاد از LSD معروف بود، استیو جابس رئیس متوفی شرکت اپل بود که ظاهرا مرگ زودهنگامش بیربط با این روشهای خطرناک نبود.

آیا تا بحال این مطلب را مشاهده کرده اید که صبح وقتی اخبار را مرور میکنید، در می یابید که یک شرکت بزرگ بخش عمده ای از شعبات خود را تعطیل میکند و همه کارمندان شوک زده و بیخبر از همه جا را اخراج میکند و یا یکی از شرکتهای تابعه خود را که اخیرا به قیمت چند میلیارد دلار خریده، بدون برنامه قبلی یکباره تعطیل میکند و همه سرمایه گذاری خود را دور میریزد؟ کاملا محتمل است که چنین تصمیماتی، نتیجه مصرف داروهای روانگردان روسای شرکت و یا دستور منجم و فالگیر باشد.

اگر استفاده از داروهای روانگردان فقط محدود به روسای شرکتهای بزرگ بود، مسئله کمتر نگران کننده بود. چون بهرحال کسی که میخواهد ثروت خود را خیلی سریع چند ده برابر کند، باید روی سلامتی خود ریسک کند. اما مشکل این است که محققین و مهندسین شاغل در این شرکتها نیز برای حل هرچه سریعتر مشکلات پیش روی خود، راهی جز استفاده از داروهای روانگردان ندارند. آقای Kevin Herbert که مهندسی در شرکت Cisco است در مصاحبه چنین میگفت که زمان طراحی و توسعه یک دستگاه جدید محدود است و وقتی مشکلی در طراحی سخت افزار و نرم افزار پیش می آید که معلوم نیست عامل آن چیست، و فکر ما به جایی نمیرسد، راهی جز مصرف LSD نداریم.

یعنی مهندسین و محققین عادی برای کسب درآمدهای معمولی و حفظ شغل خود مجبورند گهگاهی از این داروها استفاده کنند، با اینکه از عواقب و تاثیرات مخرب این داروها بر مغز مطلع هستند. اگر دارویی بتواند کارکرد مغز را تغییر دهد، این به این معنی است که مغز را از روال طبیعی خارج کرده و این نمیتواند بدون تاثیرات جانبی باشد. یکی از این تاثیرات جانبی این است که کارکرد مغز در طولانی مدت، دستخوش تغییر میشود.