باسمه تعالی

وقتی درباره اخبار برنامه های قدرتهای جهانی برای راه اندازی جنگ جهانی دیگر و تحلیل های مرتبط با آن چیزی مینویسم، یکی از آزاردهنده ترین برخوردها این است که کسی ژست روشنفکرانه میگیرد و میگوید به باور من چنین جنگی رخ نخواهد داد و همه این حرفها خیال پردازی است. این برخورد مانند این است که کسی با اسلحه اتوماتیک در دست مرتبا به کسی هشدار دهد که قصد شلیک دارد و طرف مقابل به جای اینکه حداقل احتمال این را بدهد که شاید این فرد مسلح به هر دلیلی که او از آن خبر ندارد، گفته خود را عملی کند، پس از فرصت باقی مانده استفاده کند، یا فرار کند و یا از خود دفاع کند، فقط بگوید که من به گلوله اعتقاد ندارم و فکر کند با این اعتقاد نداشتن او، آن فرد مسلح شلیک نخواهد کرد. این فقط نشانه حماقت است و حماقت را هم با ژست روشنفکر مآبانه نمیشود پوشاند.

در تاریخ معاصر بارها جهان در یک قدمی شروع جنگ جهانی مخرب دیگری قرار گرفته و هر بار به دلیلی این حادثه رخ نداده است و برای هر بار که این حادثه رخ نداده، باید رب جلیل را شکرگزاری کرد. رخ ندادن چنین جنگی نتیجه ژست روشنفکرمآبانه بعضی مدعیان نبوده، بلکه معمولا نتیجه از خود گذشتگی و درایت بعضی نظامیهای یکی از طرفین درگیر بوده که در نهایت با خون خود بهای سرپیچی از دستورات را داده اند و یا به بهانه های واهی مانند مزاحمت جنسی زیردستان خود، آنها را بی آبرو و اخراج کرده اند. از این قبیل موارد میتوانم چندین مورد را نام ببرم که در اینجا جهت اختصار از ذکر آن خودداری میکنم.

طبق اخباری که اخیرا منتشر شد، آخرین موردی که شروع جنگ جهانی سوم به علت سرپیچی یک از فرماندهان از اجرای دستور منتفی شد، ظاهرا همین 10 روز گذشته، یعنی 16 مارس 2015، و یا شاید چند روز زودتر از این تاریخ بود که برنامه حمله سریع اتمی به روسیه توسط آمریکا و انگلیس به علت سرپیچی کاپیتان Cole متوقف شد. این خانم کاپیتان مسئول برقراری ارتباطات بین همه واحدهای درگیر حمله و رساندن کدهای پرتاب موشکهای اتمی به آنها بود که با سرپیچی او از اجرای دستور، دیگر امکان انجام حمله غافلگیرانه وجود نداشت و روسها که در این اثنا از تحرکات رقیب مطلع شده بودند، آماده حمله متقابل شدند. این خانم کاپیتان بعدا اخراج و دستگیر شد و به احتمال زیاد در آینده یا در اثر حادثه ای مثلا غیر مترقبه کشته میشود و یا اخبار ننگینی درباره او منتشر خواهد شد.

حوادثی چنین مرا به یاد آیه 64 سوره مائده می اندازد که در مورد یهود میفرماید: كُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارًا لِّلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّـهُ یعنی هر زمان که اتشی برای جنگ برافروختند، خدا آن را خاموش کرد. اما جالب توجه این است که بعضی ها به جای اینکه واقعیت را درک کنند و شکر خدا کنند، اعتبار رخ ندادن جنگ را به ژست روشنفکرمآبانه خود میدهند و فکر میکنند که کار دنیا بر اساس اوهام آنها میچرخد. چنین برخوردی فقط ممکن است باعث آن شود که دفعه دیگر رب جلیل چنین رحمی را به مردم روا ندارد.

پوتین، رئیس جمهور روسیه در نیمه اول ماه مارس از دیده ها غایب بود و وقتی هم که اخبار ملاقاتهای سیاسی او پخش شد، کارشناسان ادعا کردند که صحنه های پخش شده مربوط به آرشیو سالهای گذشته است. برای 10 روز همه خبرگزاری های غربی مشغول پخش شایعات بیماری و یا ترور شدن او بودند. اما ظاهرا اخبار آمادگی آمریکا و انگلیس برای حمله غافلگیرانه قبلا به روسها رسیده بود و به همین دلیل پوتین و دیگر مقامات کلیدی روسیه از طریق پناهگاههای خود مشغول رصد حوادث بودند و در انظار ظاهر نمیشدند.  شاید آنها از تمام جزئیات حمله باخبر نبوده باشند وبه همین دلیل از حمله پیشگیرانه خودداری کرده اند. بهرحال این اخبار منجر به این شد که روسیه با شدت تمام مشغول آماده سازی پناهگاههای اتمی خود شود و حداقل چیزی که به عنوان نشانه ای از تمایل غرب به آرام کردن اوضاع طلب میکنند، قربانی شدن دیوید کامرون نخست وزیر انگلیس است.

متعاقب شکست نقشه حمله به روسیه، پوتین دستور آماده باش جنگی به ارتش داده و به اسم مانور نظامی، 80000 پرسنل نظامی را در وضعیت آماده باش قرار میدهد. از طرف دیگر آمریکا هم بیکار ننشسته و مشغول تست موشکهای اتمی و حصول اطمینان از کارآیی آنها است.

من نمیدانم چطور بعضی ها به مذاکرات هسته ای و اینکه نتیجه ای از آن حاصل شود، دل بسته اند. هنوز این مذاکرات به ثمر نرسیده که آمریکا و متحدانش حضور خود در خلیج فارس و دریای عمان را به طرز کم سابقه ای تشدید کرده اند، رسانه های غربی از توسعه طلبی های ایران علی الخصوص در عراق و خطر شبه نظامیهای شیعه مینویسند، و بر لزوم دفاع دولت آمریکا از مخالفان سیاسی ایران تاکید میکنند. همین لحظه باخبر شدم که عربستان و چندین کشور متحدش از جمله آمریکا به مواضع حوثیها در یمن، حمله هوایی کرده اند تا مانع گسترش نفوذ ایران شوند. با چنین اوضاعی صرفنظر از اینکه چه چیزی بر روی کاغذ نوشته شود، امید به اینکه این مذاکرات به یک تفاهم پایدار منجر شود، فقط ساده لوحی است.