باسمه تعالی

امروز در سایت دیلی میل دیدم که چند عکس از مریخ نورد Curiosity منتشر کرده بود که ادعا میکرد از طرف ناسا منتشر شده است. اول عکس را ببینیم تا توضیحات آن را بعدا عرض کنم:

Mars_Curiosity

Mars_Curiosity_2

سایت دیلی میل ادعا میکرد که عکسی که مریخ نورد از خود گرفته نشان میدهد که موجودی شبیه انسان که احتمالا کپسول اکسیژن بر پشت خود حمل میکند، در حال تعمیر این مریخ نورد است. بعد نتیجه گرفت که این به وضوح نشان میدهد که موجوداتی بر روی مریخ زندگی میکنند.

این سایت نتایج آخرین آزمایش های مریخ نورد را نیز آورده که نشان میدهد در نمونه های گرفته شده، گاز متان پیدا شده که نشانه این است که موجودات ذره بینی در خاک مریخ وجود دارند و مریخ ظرفیت نگه داری حیات را دارد.

این روزها خبرهای زیاد دیگری از شواهد وجود حیات در مریخ به گوش میرسد. مثلا یکی از عکس های ادعایی گرفته شده توسط مریخ نورد نشان میداد که چیزی شبیه به یک شیر فلکه آب در بین سنگها قرار دارد. حالا به فرض اینکه موجوداتی در مریخ باشند، چه دلیل دارد که شیر فلکه های آب آنها مشابه طراحی بشر روی زمین باشد. وقتی شیر فلکه های آب موجود هیچ شباهتی از نظر ظاهری به شیر فلکه های حتی صد سال گذشته طراحی بشر ندارد، چطور ممکن است که ساکنان یک سیاره دیگر هم طراحی های بشر امروزی را تقلید کنند؟

قبلا در همین وبلاگ در مورد علل تقلبی بودن ارسال مریخ نورد به مریخ مطلبی را آورده بودم. حال در اینجا 3 احتمال وجود دارد. احتمال اول اینکه موجوداتی در شرایط سخت جوی مریخ بتوانند ساکن آن سیاره باشند و آنها اتفاقا از نظر ابعاد و شکل و نوع مو به بشر شبیه باشند. احتمال دوم اینکه ناسا تکنولوژی سری بدست آورده باشد که با آن بتواند افرادی را بطور مخفی به مریخ ارسال کند. احتمال سوم هم اینکه اساسا همه این تصویرها در روی زمین گرفته شده باشد و کل قصه یک نمایش تبلیغاتی باشد.

احتمال اول بسیار بعید است. چون اولا دلیلی ندارد که موجودات فرضی ساکن مریخ شبیه آدم باشند. آناتومی انسان حاصل شرایط طبیعی زمین است و تغییر شرایط مانند جو رقیق مریخ باید آناتومی و اندازه موجودات فرضی آنجا را کلا عوض کند.

احتمال دوم هم قابل باور نیست. چون اگر از دید مهندسی به قضیه اکتشافات فضایی نگاه کنیم، خواهیم یافت که تکنولوژی های بسیاری برای این کار لازم است که هنوز بشر به آن دست نیافته و دست یافتن به آن حداقل نیاز به آزمون و خطاهای بسیار دارد. اگر تا کنون خبری از دهها و یا صدها پروژه شکست خورده پیاده کردن بشر روی مریخ شنیده بودیم، میشد در این باره شک کرد. اساسا در پروژه های به این مبهمی، نمیتوان فقط با یک یا دوبار سعی و خطا نتیجه موفقیت آمیز گرفت. انجام دهها و یا صدها پروژه فضایی را هم نمیشود برای چند دهه مخفی کرد و قاعدتا دهها هزار آدم باید درگیر این پروژه ها باشند که مخفی نگاه داشتن آن را غیر ممکن میسازد. بنابراین این احتمال هم مردود است.

پس فقط احتمال سوم باقی میماند. یعنی اساسا این مریخ نورد هیچوقت به مریخ ارسال نشده است و عکس ها و اطلاعات ارسال شده ادعایی از آن اولا برای حفظ وجهه ابرقدرتی آمریکا و دوما برای اهداف عقیدتی بعدی نظم نوین جهانی، هر از چند گاهی پخش میشود. متاسفانه این تبلیغات شیطانی در رسانه های ایرانی به عنوان خبر علمی و دستاورد تکنولوژیک بشر نیز منعکس میشود. نمونه آن هم خبرسایت رجانیوز است که چنین گفته:

به گزارش باشگاه خبرنگاران ، یک زن که در گذشته کارمند سازمان فضایی ناسا بوده است در مصاحبه با یک رادیوی محلی آمریکایی اعلام کرده است هنگامی که در سال ۱۹۷۹ مشغول ضبط یک فیلم دریافتی از کاوشگر وایکینگ که در حال ردیابی امواج از سیاره مریخ بوده است به طور ناگهانی دو انسان را در حال راه رفتن بر روی سیاره مریخ مشاهده کرده است.

علاوه بر این زن، در آن زمان ۶کارمند دیگر، این انسان‌ها را بر روی سطح سیاره مریخ مشاهده کرده‌اند. 

بررسی‌ها نشان می‌دهند، نظریه پردازان فضایی اعتقاد دارند سازمان فضایی ناسا به صورت مخفیانه طرحی را برای اقامت در مریخ اجرایی کرده است که این طرح از سال ۱۹۷۹ همزمان با حضور دو مریخ نورد وایکینگ 1 و 2 به مرحله اجرا در آمده اما به اطلاع عمومی مردم نرسیده است. 

چرا باید بعضی از ایرانی ها این قدر ساده لوح باشند که اخبار غربیها را که سابقه طولانی در دروغ گویی دارند، به عنوان خبر علمی پخش کنند؟ پیاده کردن بشر روی مریخ در سال 2015 هم عملی نیست، چه برسد به سال 1979 که هنوز هیچ یک از تکنولوژی های امروزی هم وجود نداشت.

خیلی از شهروندان غربی که میزان واقعی پیشرفت تکنولوژی را بیشتر رصد میکنند، کمتر این قصه ها را باور میکنند. داستان تقلب و دروغ در سفرهای فضایی حتی در فیلم های غربی هم منعکس شده و نمونه آن فیلم Capricorn One محصول سال 1978 است. در این فیلم دقیقا قصه تقلب در سفر به مریخ را به نمایش گذاشته است و سناریوی آن مشابه همان چیزی است که درباره مریخ نورد جدید در حال اجرا است. البته هدف این فیلم این بود که این باور را بدهد که اگر تقلبی در کار باشد، بالاخره لو خواهد رفت و آدمهای خوبی پیدا میشوند که ماجرا را برای مردم بگویند. چنین آدمهای خوبی قطعا در همه جوامع وجود دارند، ولی اینکه حرف آنها چقدر در عوامی که مسحور رسانه های جمعی و بوق های تبلیغاتی هستند اثر کند، بحث دیگری است.

قبلا در این وبلاگ زیاد دراین باره بحث کرده ام که گروه های شیطانی که به دنبال استقرار نظم نوین جهانی و از بین بردن ادیان توحیدی هستند، پاسخی علمی برای چگونگی خلقت انسان و جهان ندارند و تئوری تکامل دیگر توان جوابگویی به سئوالات جوانها را ندارد. بنابراین به این جمع بندی رسیده اند که این سناریو را به مردم بباورانند که موجودات دیگری که احتمالا پیشرفته تر از ما هم هستند، در کرات دیگر زندگی میکنند و بعضا به زمین هم رفت و آمد دارند. حتی پیشرفتهای سریع تکنولوژیک بشر حاصل اطلاعاتی است که آنها داده اند. پیامبران الهی هم معاذالله کسانی بوده اند که با این موجودات فضایی در ارتباط بوده اند. یعنی این گروه ها دنبال این هستند که معنی تمام مفاهیم مذهبی را عوض کنند. مثلا اگر صحبت از فرشته وحی میشود، آنرا به یک موجود فضایی خاصی تعبیر کنند. یا اگر صحبت از معراج و سوار براق شدن رسول الله میشود، آنرا به سفر فضایی با یک  UFO تعبیر کنند. بدون پدر متولد شدن عیسی (ع) هم Clone شدن او از روی ترکیب ژنوم انسان با موجودات فضایی برتر است که نتیجه کار از نظر تکاملی از بشر عادی برتر باشد.

از آن جهت که این حرفها فقط یک قصه ساخته ذهن بشر است، احتیاجی به این نیست که تلاش کنیم درباره غلط بودن آن از نظر فلسفی بحث کنیم. در آیه 66 سوره یونس چنین آمده:

إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ

که اشاره به این دارد که اینها که روایت دین الهی را باور نمیکنند، پیرو حدس و گمان خود هستند و توان چیزی بیش از تئوری پردازی را ندارند. یعنی یک تئوری را مطرح میکنند، بدون اینکه بتوانند آن را ثابت کنند و فقط به این دل خوش میکنند که مدتی مردم را با آن سرگرم کنند و بعد از آن یک قصه دیگر را میبافند.

پخش این قبیل اخبار در این برهه از زمان نشانه چیست؟

هر زمانی که این گروه های شیطانی نظم نوین جهانی رسیدن به اهداف خود را نزدیک میبینند، اخبار مربوط به آثار حیات روی مریخ و دیده شدن UFO ها و دیگر موجودات فضایی زیاد شنیده میشود. شدت گرفتن تبلیغات ضد اسلامی در غرب و حملات تروریستی ساختگی و نسبت دادن آن به مسلمین نیز، همه حکایت از این دارد که پروژه نظم نوین در مراحل پایانی خود قرار دارد. اینکه این پروژه قابل موفق شدن نیست، برای ما که به وعده های الهی باور داریم، امری مسلم است. اما یکی از لوازم این پروژه مطابق ادعاهای خود این گروه ها این است که با راه اندازی جنگ جهانی سوم و کاهش جمعیت، مردم را به تسلیم در برابر خود، خالی کردن ذهن آنها از تمام باورهای توحیدی، و پذیرش دین شیطانی آنها مجبور کنند.

شدت گرفتن پخش اخبار UFO ها و اکتشافات فضایی و پیدا کردن علایم حیات در مریخ، ضمن آن که همه آن دروغ است، خبر از این میدهد که این گروه ها پیشرفت برنامه خود را در مراحل پایانی کار می بینند.