باسمه تعالی

روزهای گذشته اخبار حمله به دفتر مجله شارلی ایبدو و اخبار متعاقب آن، در صدر اخبار رسانه های غربی بود. در بخش انگلیسی همین وبلاگ نیز اخبار و تحلیل های بسیاری درباره این رخداد نوشته شده است. اینکه این نشریه سالها است که مقدسات مذهبی همه ادیان را دستمایه طنز و کاریکاتور قرار داده، مطلبی بود که همه از آن خبر داشتند. دشمنی تمدن غرب با اسلام و احساس تهدیدی که آنها از جانب اسلام دارند، نیز اظهر من الشمس است. درباره اینکه حمله به دفتر مجله شارلی باید از طرف کسانی طراحی شده باشد که برنامه تشدید توهین و تحقیر عقاید مسلمین را دارند، نیز در همین وبلاگ مطلب زیاد نوشته شده است.

اما سئوال مهم این است که چرا دشمنان اسلام جرات پیدا کرده اند که توهین های خود را تشدید کنند؟ و برای مقابله با این برنامه باید چه کرد؟

در اینجا دنبال این نیستم که کمپین توهین غربیها را کم اهمیت جلوه دهم و یا آنرا توجیه کنم. قطعا باید همه مسلمین در جبهه ای واحد، این مطلب را به دیگر ملل و اقوام بفهمانند که ایجاد جو توهین و تحقیر به نفع هیچکس نیست. بلکه قصد دارم علل اصلی را ریشه یابی کنم تا بشود راهکاری مناسب برای آن پیدا کرد.

واقعیت این است که تا وقتی هتاکی به مقدسات مذهبی در خود جوامع اسلامی مذموم شمرده نشود و پرهیز از چنین توهین هایی نهادینه نشود، نمیشود از دیگر ملل انتظار این را داشت که حرمتی برای اعتقادات مسلمین قابل شوند. شخصا به عنوان کسی که اخبار مربوط به جریانات فکری و اجتماعی را هم در غرب و هم در ایران دنبال میکند، حجم و شدت توهین هایی که در خود جوامع ظاهرا اسلامی، علی الخصوص ایران، به مقدسات دینی میشود را بسیار فراتر از آنچه غربی ها حتی تصور آنرا بتوانند بکنند، می بینم. شاید این ادعا شما را به تعجب وادارد، اما شواهد این ادعا را ارائه خواهم کرد:

توهین های جریان شیعه انگلیسی به همسران رسول الله

قاعدتا این روزها همه از جریان فتنه آلود صادق شیرازی و اصحابش مانند یاسرالحبیب، و همچنین کتابهای آنها که نسبت های ناروا به همسران رسول الله داده، با خبر هستند. اگر با این جماعت از طریق شبکه های اجتماعی در تماس باشید، از ادبیاتی که در توهین های خود استفاده میکنند، حیرت زده خواهید شد. شاید بسیاری از شیعیان روش آنها را نپسندند و روش آنها را محکوم کنند. اما واقعیت این است که چنین افرادی در کمال امنیت در ایران زندگی میکنند و تا جایی که خبر دارم خود صادق شیرازی ساکن قم است. حتی چندی پیش در خبرها دیدم که این جماعت در قم، مراسم جشن عمرکشان راه انداخته اند. حال باید این سئوال را از خود بپرسیم چرا این توهین کنندگان به ساحت رسول الله باید مشمول رافت اسلامی شوند و توهین های آنها با چشم پوشی و اغماض روبرو شود، ولی توهین های دیگران نه؟

آبرو سرمایه همه پیامبران الهی بوده و پیامبر اسلام نیز از این قاعده مستثنی نیست. نسبت دادن تهمت های ناموسی به پیامبر، به آبروی او خدشه وارد میکند و بنابراین چنین مطالبی درباره ایشان اساسا فرض ندارد و هرگونه نسبت ناروا باید با اشد مجازات روبرو شود. آیا اگر یک نشریه غربی همین مطالب فرقه شیرازی ها را بازگو کند و چنین نسبت هایی به پیامبر بدهد، بر اساس کدام دلیل میتوانید بین این دو کار فرق بگذارید؟

توهین هایی که به اهل بیت رسول الله در قالب مدح میشود

احادیث زیادی درباره ثواب سرودن شعر در مدح اهل بیت روایت شده و مثلا نقل شده که هيچ مؤمنى در مدح اهل بیت شعرى نمى گويد، جز اينكه خداوند در بهشت برايش خانه ای بنا میکند. این موضوع باعث شده که هر بی هنری هوس کند که چند خطی شعرگونه سر هم کند تا خانه خود در بهشت را تضمین شده فرض کند. سایتهای بسیاری هم هستند، مانند وعده صادق، که بخشی از مطالب خود را به این اباطیل اختصاص میدهند.

 سرودن شعر مدح، علاوه بر اینکه قبول خاطر و لطف سخن میطلبد، نیاز به طهارت روح و شناخت اهل بیت و روش و منش آنها هم دارد. بسیاری از این شعرگونه ها آن قدر بی ارزش و سخیف هستند که هتک حرمت محسوب میشوند. قصد ندارم بی هنری کسی را در اینجا به تمسخر بگیرم، اما فقط برای لمس موضوع به چند بیت از این قبیل اشعار بسنده میکنم:

پلکی بزن مولا! که ایمان جان بگیرد تا در زمین، بارانی از قرآن بگیرد

پلکی بزن تا دشت‌ها گندم برقصند پلکی بزن تا غنچه‌ها شبنم بخندند

مولا! بهار خنده‌ات را منتشر کن تا  فصل سرما در زمین پایان بگیرد

واقعا حیرانم که بافنده این اراجیف چطور به خود اجازه داده که قیام امام زمانی که سر همه جباران عالم را به خاک خواهد افکند، را به چشمک زدن از پس پرده دخترکان تشبیه کند؟ مهم تر از آن اینکه چرا باید سایت هایی که ادعای خادم امام زمان بودن و مذهبی بودن دارند، اراجیف این دیوانگان را منتشر کنند.

این چه تصور غلطی است که بعضی ها دارند که چون فرضا یک نفر نیت پاکی داشته، میتواند هر توهینی را روا دارد و باید نه فقط با اغماض، بلکه با تشویق روبرو شود؟ آیا جایی در منابع فقهی ذکر شده که توهین فردی که ریش داشته باشد و تسبیح دست بگیرد، حلال است و توهین بقیه حرام؟ اگر واقعا منصفانه بخواهیم داوری کنیم، بعضی از کاریکاتورهای مجله شارلی از اراجیفی که در سایتهای به اصطلاح مکتبی منتشر میشود، ملایم تر هستند.

شخصا تعجب نخواهم کرد که پس از ظهور امام، برای سرایندگان چنین مدح های سخیفی، حد شرعی تعیین شود. در بعضی از این قبیل اراجیف، مادر و همسر امام معصوم را چنان خودمانی مورد خطاب قرار میدهند که حیران می مانم که اگر کسی همین تعابیر را درباره مادر و خواهر خود این به اصطلاح شاعر بگوید، او چه احساسی خواهد داشت.

توهین هایی که در مجالس عزاداری رخ میدهد

در این باب دیگران زیاد نوشته اند و حرف زیاد زده شده است. بحث مطالب بدون سند و غیر موثق که جای خود دارد، اما متاسفانه هنوز بسیاری از مطالبی که در جلسات عزاداری، حتی جلسات مداحان معروف، گفته میشود را به هر نحو که بخواهید طبقه بندی کنید، جز در طبقه هتک حرمت و توهین قرار نمیگیرند.

توهین هایی که در قالب تیتر خبر انجام میشود

چند سالی است که در خبرگزاری های ایرانی رسم شده که تیتر خبر را به نحوی انتخاب میکنند که توجه آدم را جلب کند و بعد از خواندن متن، متوجه شود که موضوع چیز دیگری بوده است. ایراد این کار این است که بعضی وقتها هتک حرمت رخ داده را دیگر نمیشود جبران کرد و موضوع دستمایه شوخی فرومایگان میشود. به عنوان نمونه یکی از تیترهای خبر سایت مشرق این بود که مرگ نایف از رحلت پیامبر دردناک‌تر است. اصل خبر هرچه که باشد، چه دلیل دارد که سایت مسلمین آنرا وقیحانه گزارش کند؟ یا نمونه دیگر این خبر تابناک بود که شیوه‌ای جدید: تجاوز کنید و رضایت بگیرید. انتخاب چنین تیتری قطعا مصداق فساد است، چون تلویحا مخاطب را به فساد تشویق میکند.

هتک حرمت، هتک حرمت است. حلال و حرام ندارد.

دیروز در سایت عروج دیدم که در تبلیغات برای دفاع از حرمت رسول الله کمپینی راه انداخته اند به نام عشاق محمد (ص). در یکی از لوگوهایی که برای این کمپین طراحی کرده بودند، عبارتی را به انگلیسی نوشته بود به این مضمون: lovers of Muhammad

مکررا به آنها تذکر دادم که کلمه lover معادل کلمه عاشق فارسی نیست و میتوان آنرا معادل کلمه معشوقه دانست. متن عبارت دیکشنری را در بیان معنی این کلمه برایشان نوشتم، ولی متاسفانه به آن توجهی نشد. امروز در بعضی سایتهای دیگر هم دیدم که همین لوگو را تبلیغ میکنند. قابل پیش بینی است که این لوگو به دست همانهایی بیافتد که در غرب کمپین توهین به اسلام را راه انداخته اند و دستمایه تمسخر آنها شود.

متاسفانه یک نخوت و غرور عجیبی در بین بعضی ها هست که فکر میکنند چون نیت خیر دارند، هر غلطی که خودشان بکنند مجاز است و تنها دیگران هستند که باید مورد بازخواست واقع شوند. این دقیقا طرز تفکر امثال شارلی است که آنها هم دارند. مجله شارلی هم ادعای هتاکی ندارد، بلکه کار خود را شوخی های لطیف میداند. کار این افراد به ظاهر مذهبی و به اصطلاح حزب اللهی، اگرچه از دید خودشان خیرخواهانه باشد، حداقل به اندازه کاریکاتورهای مجله شارلی و بلکه بسیار بیش از آن توهین آمیز است. زیرا در واقع همین کارهای امثال آنها باعث میشود  که شارلی ها به خود جرات بدهند و جسارت کنند. چون می بینند که خود مسلمانان به راحتی هر توهینی را به پیامبر خود روا میدارند.