باسمه تعالی

همه ما نیاز به این داریم که بعضی وقتها خود را ارزیابی کنیم و محک بزنیم تا اگر ایرادی پیدا کردیم، جهت رفع آن بکوشیم. به این کار به اصطلاح محاسبه نفس میگویند. در حدیثی از حضرت علی علیه السلام لیستی از صفاتی آورده شده است که شایسته است که آدم هر از چند گاهی ببیند آیا دارای این صفات هست یا نه، و اگر هست بطور جدی در رفع آن بکوشد.

اما شرط اول اینکه آدم بتواند موفق به چنین کاری شود، این است که از یاد خدا غافل نشود. چون بدون یاد خدا، امکان اینکه آدم یاد خود باشد، وجود ندارد.

سوره حشر آیه 19 چنین میگوید:

وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّـهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ أُولَـئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ

یعنی مانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند، پس خدا هم آنان را دچار خودفراموشی کرد؛ اینان همان فاسقانند.

چه بسیار دیده ایم افرادی را که به جزئی ترین مسایل لوازم منزل و رنگ دیوارها توجه دارند، ولی از بیماری خود که طی سالها پیشرفت کرده است، خبر ندارند. و یا افرادی که ساعتها برای آرایش موی سگ خانواده صرف میکنند، ولی به کوتاه کردن موهای زائد بدن خود توجه ندارند. اینکه آدم بتواند در بین همه جزئیات و امورات زندگی به خودش هم فکر کند، نتیجه یاد خدا است. این کار هم عملی نیست، مگر اینکه آدم از فساد دوری کند.

در حكمت 150 از نهج البلاغه آورده است که حضرت علی (علیه السلام) در پاسخ به شخصي كه درخواست اندرز كرده بود، فرمودند: مانند كسي مباش كه:

    • بدون عمل صالح به آخرت امیدوار است
    • و توبه را با آرزوهاي دراز به تاخیر مي اندازد
    • در دنیا همچون زاهدان سخن مي گوید اما در رفتار همانند دنیا پرستان است.
    • اگر نعمت ها به او برسد، سیر نمي شود و در محرومیت، قناعت ندارد.
    • از آنچه به او رسید شكرگزار نیست و از آنچه مانده، زیاده طلب است.
    • دیگران را پرهیز مي دهد اما خود پروا ندارد.
    • به فرمانبرداري امر مي كند، اما خود فرمان نمي برد.
    • نیكوكاران را دوست دارد اما رفتارشان را ندارد.
    • گناهكاران را دشمن دارد اما خود یكي از گناهكاران است
    • و با گناهان فراوان، مرگ را دوست نمي دارد اما در آنچه كه مرگ را ناخوشایند ساخت، پافشاري دارد.
    • اگر بیمار شود، پشیمان مي شود و اگر مصیبتي به او رسد، به زاري خدا را مي خواند.
    • اگر به گشایش دست یافت، مغرورانه از خدا روي بر مي گرداند.
    • نفس به نیروي گمان ناروا بر او چیرگي دارد و او با قدرت یقین، بر نفس چیره نمي گردد.
    • براي دیگران كه گناهي كمتر از او دارند، نگران و بیش از آنچه كه عمل كرده، امیدوار است.
    • اگر بي نیاز گردد، مست و مغرور شود و اگر تهي دست گردد، مایوس و سست شود.
    • چون كار كند، در آن كوتاهي ورزد و چون چیزي خواهد، زیاده روي نماید.
    • هنگامی كه در برابر شهوت قرار گیرد، گناه را برگزیده، توبه را به تاخیر اندازد.
    • چون رنجي به او رسد، از راه ملت اسلام دوري گزیند.
    • عبرت آموزي را طرح مي كند اما خود عبرت نمي گیرد.
    • در پند دادن مبالغه مي كند اما خود پند پذیر نمي باشد.
    • سخن بسیار مي گوید، اما كردار خوب او اندك است.
    • براي دنیاي زودگذر تلاش و رقابت دارد اما براي آخرت جاویدان، آسان مي گذرد.
    • سود را زیان و زیان را سود مي پندارد.
    • از مرگ هراسناك است اما فرصت را از دست مي دهد.
    • گناه دیگران را بزرگ مي شمارد اما گناهان بزرگ خود را كوچك مي پندارد.
    • با طاعت خود ریاكارانه برخورد مي كند.
    • خوشگذراني با سرمایه داران را بیشتر از یاد خدا با مستمندان دوست دارد.
    • به نفع خود و بر زیان دیگران حكم مي كند اما هرگز به نفع دیگران بر زیان خود حكم نخواهد كرد.